Dictiornary-Farsi | We wI'll be notified(informed)of the results today. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 64 (5 milliseconds)

English	Persian
We wI'll be notified(informed)of the results today.	امروز جواب کار معلوم می شود


Other Matches

notified	اطلاع دادن
notified	اخطار کردن به
notified	مطلع کردن
notified	اگاه ساختن
notified	اعلام کردن اخطار کردن
notified	اگاهی دادن
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
results	نتایج
search results	نتایج جستجو
questionable results	نتایج سوال برانگیز
questionable results	نتایج مشکوک
knowledge of results	اطلاع از نتایج
[results were] satisfactory	رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
search results	نتیجه های جستجو
informed	آکاهانه
well informed	بصیر بخوبی اگاه با اطلاع مطلع
ill-informed <adj.>	بی اطلاع
As you are well informed…	همانطور که اطلاع دارید
we are informed by him that	محترما` اگاهی میدهد که
informed	مطلع
informed	مستحضر
informed	بصیر بااطلاع
keep me informed of that	مرا از ان اگاه سازید
well-informed	بااطلاع
well-informed	بصیر
The results of the competition were announced .	نتایج مسابقه اعلام شد
ill informed	بی اطلاع
Please keep me posted(informed).	لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
informed circles	محافل اگاه
to avoid distortion of the results [produced] by ...	برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
I need them today.	من آنها را امروز میخواهم.
So what's today?	امروز چه خبر [تازه ای] است؟ [اصطلاح روزمره]
today	امروز
today of all days	از همه روزها امروز [باید باشد]
Today I took laxatives.	امروز مسهل خورده ام.
today of all days	مخصوصا امروز
Does it have to be today (of all days)?	این حالا باید امروز باشد [از تمام روزها] ؟
A week from today	هفت روز پس از امروز
He was not supposed to come today .	قرارنبود امروز بیاید
i have no work today	امروز کاری ندارم
What do you feel like having today?	امروز تو به چه اشتها داری؟
I weighed myself today .	امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I am very busy today .	امروز خیلی کار دارم
I'll be at home today .	امروز منزل خواهم بود
She was off hand with me today.	امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
Today me, tomarrow thee. <proverb>	امروز من,فردا تو .
Today is my lucky day.	امروز روز خوش بیاری من است
This is important, not only today, but also and especially for the future.	این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
It is a cool day today.	امروز هوا خنک کرده است
I am in a good mood today.	حالش بهم خورد
She wont show up today.	امروز پیدایش نمی شود
My voice is not clear today.	صدایم امروز صاف نیست
Never put off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز را به فردا نیانداز
Have you had a blowle movement today ?	شکمتان امروز کار کرده ؟
I am in an exuberant mood today .	امروز خیلی کیفم کوک است
It is foul weather today .	امروز هوا خیلی گند است
I dont feel like work today.	جویای حال ( احوال ) کسی شدن
Today's weather is mild by comparison.	در مقایسه هوای امروز ملایم است.
Never put off till tomorrow what maybe done today. <proverb>	آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
We had a nice long walk today.	امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
never put off till tomorrow what may be done today <proverb>	کار امروز به فردا مفکن
Can I go earlier today, just as a special exception?	اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟