Dictiornary-Farsi | We were afraid lest she should get here too late . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 83 (5 milliseconds)

English	Persian
We were afraid lest she should get here too late .	ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.


Other Matches

i am afraid of him	از او میترسم.
to be afraid [of]	ترس داشتن [از]
afraid	هراسان
to be afraid	بیم داشتن
to be afraid	ترسیدن
afraid	ترسان
afraid	متاسف
afraid	از روی بی میلی
afraid	ترسنده ترسیده
He is afraid of his own shadow.	ازسایه خودش می ترسد . [خیلی ترسو است.]
to be afraid of one's own shadow .	از سایه خود هم ترسیدن .
There is nothing to be afraid of in driving.	رانندگی که ترس ندارد.
Are you afraid of snakes?	شما از مار می ترسید؟
Some children are afraid of the dark.	بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
to be late	دیر امدن
I am getting late.	دارددیرم می شود
to be late	دیر رسیدن
to be late	دیرکردن
Nobody was late except me .	هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
Better late then never. <proverb>	تاخیر بهتر از هرگز است .
late <adj.> <adv.>	دیر
I am late.	من دیر کردم.
Better late than never. <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
Better late than never! <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
Better late than never. <proverb>	آهسته برو همیشه برو.
of late	اخیرا
of late	دراین روزها
it is very late	خیلی دیرشده است
it is very late	بسیار دیر است
he may come late	شایددیر بیاید
he may come late	ممکن است دیر بیاید
late	متوفی
late	مرحوم
late	زیاد
late	تادیرگاه
late	تا دیر وقت اخیرا
late	کند
late	تازه گذشته
late	اخیر
late	دیر
late	دیراینده
Before it is too late . while one has the chance .	اگر فرصت با قی است ( از دست نرفته )
Damn it, you are late again!	لعنتی باز تو دیر کردی. [دیر آمدی]
She procrastinated until it was too late .	آنقدر دفع وقت (وقت کشی ) کرد که دیگه کار از کار گذشت
It is never too late to mend. <proverb>	براى اصلای شدن هیچگاه دیر نیست .
i was up late last night	بودم
It is never too late to learn . <proverb>	براى کسب علم هیچ موقعى دیر نیست .
keep late hours	دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن
what made you so late	چه شد که این همه دیر کردید
iwas late	دیر کردم
late time	زمان سکته انفجار
late cut	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
your late father	مرحوم پدرتان
late latinu	لاتین دورههای بعد
late war	جنگ قبلی
of late years	دراین چند سال گذشته
to keep late hours	دیر برخاستن
to keep late hours	دیر خوابیدن
late maturing	دیررس
late time	زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
keep late hours	دیر خوابیدن و دیر برخاستن
the widow of the late	زن مرحوم .....
iwas late	دیرم شد
the late rains	بارانهای اخیر
the late governor	فرماندار اخیر
It is never too late to mend.	هر کجا که جلوی ضرر رابگیری منفعت است
iwas late	دیررسیدم
i was up late last night	دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
I wI'll come as late as I possibly can .	تا آنجائیکه بشود دیر می آیم
Is the train from Leeds late?	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Do you get up early [late] in the morning ?	آیا شما صبح ها زود [دیر] از خواب برمیخیزید؟
late payment damages	خسارت تاخیر تادیه
Depending on how late we arrive ...	بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
To keep late nights [hours]	شب زنده داری کردن
Luchily for me the train was late.	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
Dont be late for work.	دیر سر کار نیایی (سر وقت بیایی )
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
It is too late . the die is cast .	کار از کار گذشته
late-Modern architecture	[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.	عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
it is too late to lock the stable when the horse has been stolen <proverb>	کنون باید این مرغ را پای بست نه آن دم که سررشته بردت ز دست