Dictiornary-Farsi | What wI'll happen if your mother finds out. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 108 (6 milliseconds)

English	Persian
What wI'll happen if your mother finds out.	اگر مادرت بفهمد چه می شود؟


Other Matches

finds	یافتن بوی شکار
finds	فرمان FIND
finds	برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
finds	یابش
finds	چیز یافته مکشوف
finds	کشف کردن پیدا کردن
finds	جستن تشخیص دادن
finds	یافتن
finds	پیدا کردن
he seeks rest but finds none	نمییابد
he seeks rest but finds none	ارامش میجویدولی
certain to happen	حتمی الوقوع
What wI'll happen now?	حالاچه می شود ؟
happen	روی دادن
happen	رخ دادن اتفاق افتادن
happen	واقع شدن تصادفا برخوردکردن پیشامدکردن
to happen to somebody	برای کسی اتفاقی [بد] افتادن
Should anything happen to me, ... <idiom>	اگر اتفاق بدی افتاد برای من ...
make something happen	انجام دادن
make something happen	تکمیل کردن
make something happen	صورت دادن
make something happen	واقعی کردن
make something happen	جامه عمل پوشاندن
make something happen	اجرا کردن
make something happen	واقعیت دادن
make something happen	تحقق بخشیدن
make something happen	عملی کردن
Accidents wI'll happen .	جلوی اتفاق رانتوان گرفت
Accidents wI'll happen.	چلوی تصادف ( قضا وقدر ) رانمی توان گرفت
make something happen	به اجرا در آوردن
make something happen	به انجام رساندن
This must not happen in future at any cost.	در آینده این موضوع به هیچ شرطی نباید پیش بیاید.
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable.	بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
mother-to-be	زنحامله
After all, she is your mother.	هرچه باشد بالاخره مادرت است.
mother	مادر ننه
mother	پروردن
mother	والده
mother	مام
mother	سرچشمه اصل
mother	مادر
mother	ام
mother	مادری کردن
mother's mark	خال
mother wit	ادراک
step mother	نامادری
mother wit	شعور
She is shorter than her mother .	از مادرش کوتاه تر است
mother wit	هوش
mother surrogate	جانشین مادر
the mother whom i sucked	مادری که بمن شیرداد
Mother Nature	طبیعت
Mother Nature	طبیعت مهربان
Mother Superior	رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superiors	رئیس بنیاد مذهبی
Mother's Day	روز مادر
surrogate mother	نامادری
She sat beside ( next to ) her mother .	کنار مادرش نشست
Want is the mother of industry. <proverb>	خواستن ,مادر صنعت و سازندگى است .
mother substitute	جانشین مادر
mother ship	ship parent
mother figures	مادر- نماد
mother tongues	زبان مادری
foster mother	مادر رضاعی
grand mother	مادر بزرگ
mother-in-law	مادر زن
he was his mother's pride	مایه سرافرازی یاافتخارمادرش بود
mother tongue	زبان مادری
mother country	میهن
mother country	کشور اصلی
Queen Mother	ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
mother of pearl	صدف مروارید
mother-of-pearl	صدف مروارید
mother-in-law	مادر شوهر
mother-in-law	میله شماره 7 بولینگ
mother figure	مادر- نماد
mother countries	کشور اصلی
mother countries	میهن
mother board	برد مدار چاپی اصلی
mother board	بردمادر
mother in law	مادر زن
mother in law	مادر شوهر نامادری
mother in low	مادر شوهر
mother in low	مادر زن
mother land	میهن
mother land	وطن
mother land	سرزمین مادری
mother liquer	باز مادر
mother liquid	مادر اب
mother liquor	مادر اب
mother of thyme	سیسنبر
mother hubbard	لباس گشاد زنانه
mother board	تخته اصلی
grand mother	جده
mother board	برد اصلی
mother complex	عقده مادری
mother craft	مادری
mother craft	بچه پروری
mother cary's chicken	مرغ طوفان
mother goose stakes	مسابقه کره مادیانهای سه ساله
My mother togue is Persian.	زبان مادری من فارسی است
Dont neglect writing to your mother .	ازنوشتن نامه بمادرت غافل نشو
Mother left me 500 tomans .	مادرم برایم 500 تومان گذاشت
The child [kid,baby] has taken after her mother.	بچه به مادرش رفته.
A nany who has more sympathy than the real mother. <adj.>	داءیه دلسوز تر از مادر
Mother-daughter boteh design	طرح بته جقه مادر و بچه [این طرح در فرش های قشقایی، خمسه و بعضی دیگر از طرح ها به چشم می خورد و شامل یک بته جقه بزرگ و یک بته کوچک در دل یکدیگر است.]
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .	فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است

What wI'll happen if your mother finds out.

اگر مادرت بفهمد چه می شود؟