English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
Whishes dont wash the dishes. <proverb> آرزوها و خیالات ظرفها را نمى شویند .
Other Matches
to do the dishes [to wash up] [to give dishes a rinse] [to wash the dishes] شستن [تمییز کردن] ظرف
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool). خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . نمی دانم کدام گوری رفته است
Dont worry. Cheer up. Dont fret so much. غصه نخور
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up . شلوغش نکن
Dont spin such yarns . Dont tell lies. دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Dont kid yourself . dont delude yourself. بیخود دلت را خوش نکن
dishes اچار
dishes فشردن
dishes مقعر کردن
dishes در بشقاب ریختن
dishes غذا
dishes سینی خوراک
dishes فرف
dishes بشقاب
dishes پوسته
dishes دوری
You dont seem to be with it . You dont know the half of it . تو کجای کاری
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
wish wash مشروب ابکی اب زیپو
wish wash سخن بی معنی
wish wash حرف بی ربط و پوچ
do not wash نشورید
wash out شیار ابرو
wash up از پاافتادن
wash up دست و رو شستن
wash out ابرو
wash out اب بردگی
wash away با شستشو پاک کردن
wash in پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
wash out شستشو کردن
to wash down ابکی کردن
to wash up پاک کردن
to wash up شستن
wash out کثافات را پاک کردن
to wash down رقیق کردن
wash out ازبین بردن
wash out محو کردن شستشو
wash out ضرر
wash out زیان
wash out شکست مردود
wash off با شستشو پاک کردن
wash شستشو دادن
wash شستن
wash اب دادن شستشو
wash حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
wash موج زایشی
wash غسل رختشویی
wash شستشو
wash پاک کردن
to wash something up بکنار ساحل شستن چیزی
Go and wash yourself برو دست ورویت رابشور
wash out از پا دراوردن
You dont mean that ! you dont say ! نه با با ! ( جدی میگه ؟)
Is that so ?You dont say. چه میگه ( جدا"اینطور است )
Is that so ? You dont say. نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
I dont know what became of him . نمی دانم چه بسرش آمد
I dont know and I dont want to know . نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I dont exactly know. درست نمی دانم
Why dont you come off it! چرا دست بردار نیستی !
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
Dont let on that you know. بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
Dont try to get out of it. سعی نکن اززیرش دربروی
We dont know what become of him. نمی دانیم چه؟ بسر ؟ آمد
What is all this ? I dont get it . نفهمیدم ( چی شد ) !
I dont know what is what. نمی دانم چی به چیه
dont نمودن
dont طی کردن گذرانیدن
dont بپایان رسانیدن
dont کردن
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
to wash something ashore بکنار ساحل شستن چیزی
car wash محلشستشویماشین
it wont wash اگرانرابشویندرنگش میرود
eye wash داروی چشم
lime wash دوغاب اهک
wet wash رخت شو
wet wash لباسشو
we sent the linen to the wash رختهای شستنی رابرختشویخانه فرستادیم
wash your hands دستهای خود را بشویید
to let music wash over somebody به موسیقی متن گوش دادن [اصطلاح روزمره]
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
wash leather جیر
dry wash خشک شویی کردن
dry wash خشک شویی
To have a wash and brush up. سروصورت راشستن (وآرایش دادن )
To wash ones hands of somebody (something). دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
chemical wash کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
Does this material wash well? آیا این جنس قابلیت شستشودارد؟
wash one's hands of <idiom> ترک کردن
dish wash ابی که دران فرف شسته باشند
Is there a car wash? آیا اینجا کارواش هست؟
Is there a car wash? آیا اینجا ماشینشویی هست؟
wash tower فیلهشستشو
mere wash اب زیپو
pig's wash گنداب
wash ball صابون دستشویی
wash house رختهای شستنی
wash house رختشوی خانه
wash heat گرمای جوش
back wash فشار عقب اب
wash drawing ابرنگ سیاه
back wash عقب زدن اب
wash bottle اب فشان
wash bottle بطری شستشوی
wash board تخته رختشویی
wash boiler دیگ رختشویی
wash board تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash basin دستشوئی
wash and wear بشور و بپوش
wash linen کهنه فرفشویی
wash oil روغن شستشو
rock wash پوشش سنگی
rain wash فرسایش ناشی از ریزش باران
black wash رنگ سیاه
pig's wash گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
pig's wash بسباب
pig's wash اشغال
wash out valve شیر تخلیه رسوبات در مخزن
wash PROM پاک کردن داده از PROM
wash tub تغار رختشویی
slope wash شیب شست
back wash حرکت اب در نتیجه پارو زدن
to wash offŠout or away باشستش بردن یاپاک کردن
stack wash تخلیه هوا به علت فشار گازدودکش ناو
dont you thouchit مبادابه ان دست بزنید
dont care بی تقاوت
Dont get my back up. نگذار آنرویم (روی سگه ) بالا بیاد
So dont try to device yourself . سعی نکن خودت را گول بزنی
I dont smoke at all. اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
i dont care a d. مرا هیچ پروایی نیست
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
Dont listen to him . به حرف اوگوش نکن ( نده )
Dont be sI'lly . خودت را لوس نکن
I dont wish ( want ) to malign anyone . میل ندارم بد کسی را بگویم
I dont mean to intrude . قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
If I dont forget . اگر یادم بماند ( نرود)
Why do you want to know ? dont be nosy. می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
Dont you dare tell anyone . مبادا بکسی بگویی
Dont brag about doing this and that . اینقدر نگه فلان وچنان ( بهمان ) می کنم
dont mention it چیزی نیست
Am I not right?dont you agree with me ? درست می گه یا نه ؟
dont mention it اهمیت ندارد
How come we dont see you more pften? چطور دیگه زیاد تورانمی بینم ؟
i dont meant it مقصودی ندارم
i dont meant it جدی نگفتم
If you dont mind my saying. اگر از حرفم بدتان نیاید
Dont mention it . You are welcome. اختیار دارید (درمقام تعارف )
Why dont you leave me alone? از جان من چه می خواهی ؟
Dont confuse me. حواسم را پرت نکن
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
i dont want to be rushed من نمیخواهم کار سرم بریزند
if you dont object اگر بدتان نمیاید
if you dont object اگر مانعی نیست
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
wash hand stand دستشویی
wash hand stand روشوری
this soup is mere wash اب زیپواست
hand wash basin چاهک دستشویی
give it a good wash خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
this soup is mere wash این سوپ خیلی رقیق است
wash deck hose لوله شستشوی پل ناو
Why dont you join our group. ? چرا به جمع ما نمی آیی ؟
Dont sidetrack the issue. خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
Dont meddle in my affairs . درکارهای من فضولی نکن
I dont have time to go to the movies . فرصت نمی کنم به سینما بروم
Dont stint the food . سر غذااینقدر گه ابازی درنیاور
Dont stand on ceremony. تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
I am counting(relying) on you, dont let me down. روی تو حساب می کنم نگذار آبرویم برود
Dont talk to all and sundry. با این وآن صحبت نکن
Dont rely on probabilities. روی احتمالات متگی نباشید
I'll eat my hat if I dont do it . اگر اینکار رانکردم اسمم راعوض می کنم
I wI'll fall behind with everything if I dont try hard . اگر تلاش نکنم از کار وزندگه با زمی مانم
I dont remember ( recall ) . یادم نیست
I dont like such remarks one bit . از این حرفها هیچ خوشم نمی آید
Dont breathe a word! هیچی نگه!
Dont spoil the child . بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
i dont care a pin هیچ بمن مربوط نیست
i dont care a rush مرا هیچ پروایی نیست
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
I am down and out . I dont know where my next meal is coming for . برای نان شب معطل مانده ام
I dont mind the cold . از سرما ناراحت نمی شوم
Dont spoil your appetite . اشتهایم را خراب نکن ( کور نکن )
Dont be a fool(an ass) خر نشو ( عاقل با ش)
Dont count (bank)on me. روی من حساب نکنید
The husband and wife dont get on together. زن وشوهر باهم نمی سازند
The doctors dont think she wI'll live. پزشکان امیدی به زنده ماندن اوندارند
Dont provoke me to talk. دهانم را باز مکن!
His bowels dont move. شکمش کار نمی کند
i dont care a snap مرا هیچ پروایی نیست
Dont make so much noise. اینقدر سروصدانکن
i dont care a pin مرا پروایی نیست
These shoes dont fit me. زنگ مدرسه خورده
Dont let yourself get into bad habits. به چیز های بد خودت راعادت نده
I dont have an earthly chance. کمترین شانس راروی زمین ندارم
Such things just dont interest me. توی این خطها نیستم
Dont be late for work. دیر سر کار نیایی (سر وقت بیایی )
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com