Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
English
Persian
White Paper
گزارش هیئت دولت نامه سفید
White Paper
کتاب سفید
White Paper
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
Search result with all words
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
To put it in black and white . To commit some thing to paper .
روی کاغذ آوردن ( کتبی و رسمی )
Other Matches
non-white
فردغیراروپایی غیرسفید
off-white
رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
off white
رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
white f.
پرچم سفید
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
white
به رنگ برف
white
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
بازیگر نخست شطرنج
white
سفید کردن
white
سفیدشدن
white
سپیده
white
سفیدی
white a
مرگ موش
white
سفید
paper
چاپ کردن
paper
روی کاغذاوردن
paper
درکاغذ پیچیدن
paper
ورقه مشخصات کشتی
paper
سفته برات
paper
اوراق بهادار
paper
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
on paper
ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
کاغذ
paper
روزنامه
paper
مقاله
paper
جواز پروانه
paper
ورقه
paper
ورق کاغذ
paper
اوراق
paper
روی کاغذ نوشتن
white phosphorous
گلوله فسفر سفید
white phosphorous
فسفر سفید
white plague
سل ریه
white plague
سل ریوی
the white race
نژادسفید
white primary
اخذ اراء مقدماتی حزبی
white propaganda
تبلیغات سفید
white sale
فروش ملافه و اجناس ذرعی
white propaganda
تبلیغاتی که هدف ان از پیش اعلام شده باشد
white pepper
فلفل سفید
white mulatto
توت
white mulatto
توت معمولی
white noise
نوفه سفید
the white house
کاخ سفید
white noise
نویز سفید
white oak
بلوط سفید
white lily
زنبق
the white house
کاخ یاقصرابیض
white paternoster
دعای نگهداری ازشر روح پلید
white slave
استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
white space
فاصله سفید
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
white elephant
فیل سفید
lily white
خیلی سفید
lily white
سفید چون زنبق
white elephant
گران و پر خرج و کم فایده
large white
خوک سفید انگلیسی
white elephant
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white elephants
فیل سفید
white elephants
گران و پر خرج و کم فایده
milk white
شیری رنگ
black and white
چاپ
black and white
دستنوشته
white supremacy
تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
white tailed
دم سفید
white vitriol
زاج روی یاروح توتیای روح
white water
ابشارهای کوتاه رودخانه
the white race
نژادابیض
white winged
سفید بال
zinc white
سفید اب روی
black and white
سیاه و سفید
white elephants
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white matter
ماده سفید
snow white
سفید یکدست
white cooper
اهن ساز
white corpuscle
cell whiteblood=
white crappie
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
white crow
چیز ندیده چیز کمیاب
white dwarf
کوتوله سفید
white face
جانورسفید صورت
white flag
پرچم سفید
white ant
موریانه
white cooper
سطل ساز
white civilization
تمدن نژاد سفید
white cement
سیمان سفید
snow white
مثل برف سفید اسم خاص
sow white
سفید
white book
کتاب سفید
white body
بدنه سفید
white bellebore
کندش
white beard
ریش سفید
white bear
خرس سفید خرس قطبی
white book
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
white flame
شعله سفید
white galbanum
وشا
white hope
بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
white horse
whitecap
white lead
سفید اب شیخ
white lead
سفیداب شیخ
white level
تراز سفید
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
white livered
بزدل ترسو کم جرات
white heat
دمای سفید
white heat
نور سفید التهاب
white heat
درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
white gold
الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
white goods
پارچه سفید نخی
white goods
حوله سفید ملافه
white goshawk
قوش طرلان
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
white hazard
به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد
white headed
دارای موی سفید
white headed
سفیدبخت
white magic
جادو گری بوسیله فرا خواندن فرشتگان کیمیا
white lie
دروغ مصلحت آمیز
dressed in white
سفیدپوش
white sale
<idiom>
حراج حوله ،پارچه کتان
in black and white
<idiom>
بصورت نوشتار
white coffee
قهوه با شیر
egg-white
سفیده تخم مرغ
white-collar
کارمند دفتری
white-collar
یقه سفید
white collar
کارمند دفتری
white lie
<idiom>
دروغ مصلحت آمیز
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
A white lie .
دروغ مصلحت آمیز
white liver
نامردی
white Christmas
روزکریسمسکهبرفباریدهباشد
white spirit
مایعشیمیاییحاصلازبنزینکهدررنگکاریکاربرددارد
white wedding
عروسیکهدرکلیساصورتمیگیرد
chinese white
سینکا
white pigweed
قازایاغی
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
Her face went white.
صورتش سفید شد ( رنگه پرید )
white collar
یقه سفید
white-hot
دارای احساسات برانگیخته
white hot
دارای احساسات برانگیخته
yellowish-white
بژ
White peacock
طاووس سفید
White House
کاخ سفید
White Papers
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
گزارش هیئت دولت نامه سفید
snow-white
سفید برفی
snow-white
برفام
white wool
پشم سفید
yellowish-white
رنگ شکری
yellowish-white
رنگ شیری
white of an egg
سفیده تخم مرغ
a white elephant
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
as white as a sheet
<idiom>
مثل برف
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
gray-white
رنگ سفید-خاکستری
white wool
پشم درجه یک
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
snow-white
سفید
dressed in white
لباس سفیدپوشیده
white lie
دروغ سفید
white lies
دروغ مصلحتآمیز
white cabbage
کلمسفید
white lies
دروغ سفید
white meat
گوشت سفید
flake white
سفیداب شیخ
flake white
سفیداب سرب
white meat
فرآوردهی شیری پنیر
White Papers
کتاب سفید
white meat
کره
white meat
لبنیات
white face
جانور پیشانی سفید
white light
چراغسفید
white coffee
شیرقهوه
white square
خانهسفید
white stone
مهرهسفید
white tape
نوارسفید
white cap
کلاهکسفید
paper bail
ضامنورقه
paper tigers
پهلوان پنبه
tons of paper
خروارها کاغذ
paper tigers
ببر کاغذی
paper tiger
پهلوان پنبه
paper tiger
ببر کاغذی
paper support
ورقه
correction paper
غلطگیرنواری
paper plate
بشقاب کاغذی
paper cup
لیوان کاغذی
waxed paper
کاغذ مومی
wall paper
کاغذ دیواری
vellum paper
کاغذمهره کشیده
paper clip
گیرهی کاغذ
varnish paper
کاغذ لاک دار
useless paper
کاغذ بیمصرف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com