Dictiornary-Farsi | World Series | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
World Series	مسابقات نهایی بیسبال


Other Matches

topsy-turvy world [upside-down world]	جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
the Classical World [the Ancient World]	جهان باستانی [تاریخ]
g , series	گازهای سمی گروه ژ
v , series	سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
V series	TTICC
series	مجموع یک دنباله [ریاضی]
series	سری [ریاضی]
in series	به ترتیب
V series	استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
series	[مجموعه نقش و نگاره ها]
g , series	گروه ژ
in series	بطور مسلسل
X series	تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
series	گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
series	زنجیره
series	مجموعه
series	رده
series	صف
series	رشته
series	سلسله ردیف
series	سری
series	دنباله
series	متوالی
series	4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
series	مداری که قط عات آن با هم سری هستند
series	یک دوره مسابقه
geometric series	سریهای هندسی
multiple series	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
lyman series	سری لیمان
logarithmic series	سریهای لگاریتمی
lanthanide series	خانواده لانتانیدها
isdomerphous series	سری همریخت
series resistance	مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
infinite series	سری نامحدود
taylor series	سری تیلور
series generator	مولد زنجیری
series motor	موتور سری
tasman series	مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
series resistor	مقاومت سری
series transformer	مبدل شدتی
homologous series	ترکیبات همرده
parallel series	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
series turn	دورهای زنجیری
series connection	اتصال سری
series voltage	ولتاژ سری
series of fires	سری اتشها
series generator	ژنراتور سری
series production	سری سازی
series field	میدان زنجیری
series excitation	تحریک سری
series resistance	مقاومت پیش بند
series connection	اتصال زنجیری
series connection	اتصال دنبالهای
series conductor	رسانای زنجیری
series coil	پیچک زنجیری
series circuits	مدارهای زنجیری
series characteristics	مشخصه سری
series capacitor	خازن سری
series winding	سیم پیچ اصلی
pfund series	سری پفوند
paschen series	سری پاشن
series resistor	مقاومت ورودی مدار
balmer series	سری بالمر
acetylene series	سریهای استیلنی
fibonacci series	سری فیبوناچی
fibonacci series	دنباله فیبو ناجی
exponential series	سریهای نمائی
electrical series	زوجهای برقی
actinide series	خانواده اکتینیدها
time series	سریهای زمانی
contact series	اتصال سری
connect in series	بطور سری اتصال دادن
chart series	سری نقشه ها
brackett series	سری براکت
arithmetic series	سریهای حسابی
finite series	رشته کراندار
series circuit	مدار سری
mini-series	نمایشنامهپیدرپیومتوالی
test series	سری ازمایش
belly series	مجموعهای از روشهای حمله
power series	سری توانی [ریاضی]
transition series	گروه عناصر واسطه
Taylor series	سری تیلور [ریاضی]
series parallel connection	اتصال زنجیری- موازی
series wound generator	ژنراتور سری
series resonant circuit	مدار رزنانس متوالی
reversed series generator	مولد با میدانهای مخالف
series resonant circuit	مدار همنوای زنجیری
series drum winding	سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
series parallel dimming	اتصال زنجیری- موازی لامپها
time series data	امار سریهای زمانی
series parallel connection	اتصال سری- موازی
time series analysis	تحلیل سریهای زمانی
series wound motor	موتور با سیم پیچ زنجیری
series wound motor	موتور سری
series wound motor	موتور با پیچک سری
taylor series expansion	بسط سری تیلور
multiple series condenser	خازن متغیر چند اتصالی
deliver a series of blows	بمباران حریف
d.c. series wound motor	موتور با سیم پیچی جریان دائم
three phase series commutator motor	موتور کموتاتور دار سری سه فازه
A series of city improvement works.	یکرشته کارهای عمرانی شهری
this world of ours	این جهان ما
the next world	عالم اینده
not for the world <idiom>	دراعضای هیچ پولی
the whole world	سراسر جهان
the next world	عقبی
the old world	بر قدیم
world came that	خبر رسید که
world old	بسیارقدیمی یاکهنه
the old world	جهان کهنه
the old world	نیم کره خاوری
the next world	جهان اینده
the new world	تازه
the whole world	همه دنیا تمامی جهان
see the world <idiom>	جهانگردی کردن
for all the world <idiom>	بهر قیمتی
for the world <idiom>	تحت تاثیر هرشرایطی ،تحت هر شرایطی
see the world <idiom>	سیر آفاق و انفس کردن
to the world	پاک
the old world	نیم کره شرقی
to the world	بکلی
to world one's way	کرم واره راه خود را بازکردن
in a world of one's own <idiom>	مشکل عمیق داشتن
out of this world <idiom>	شگفت انگیز
the whole world	تمام دنیا
upon my world	بشرافتم سوگند
world	جهان
all the world knows	همه کس میداند
all the world over	در سراسر جهان
New World	نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
all over the world	در سراسر جهان
first world	جهان اول
first world	کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
first world	واقع دراروپای غربی
first world	امریکای شمالی
first world	استرالیا زلاندنو وژاپن
all the world knows	میدانند
all the world knows	همه
all over the world	در تمامی دنیا
world	دنیا
world	گیتی
world	عالم روزگار
world	میدهد
Third World	جهان سوم
all over the world	در همه جای جهان
for all the world	عینا`
world	کیهان
to come up in the world	موفق شدن [در زندگی یا شغل]
i take you at your world	قول شما را سند قرار میدهم
i take your world for it	قول شما را سند میدانم
in one world	خلاصه
in one world	خلاصه اینکه مختصرا
second world	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
to come up in the world	پیش رفتن [در زندگی یا شغل]
old world	دنیای قدیم
he knows the world	ازموده است
he knows the world	جهاندیده است
for all the world like	کاملا` شبیه
for all the world	بی کم و زیاد
out in the world	در دنیای آزاد
for all the world	به عینه
to come up in the world	پیش قدم شدن [در زندگی یا شغل]
creator of the world	جهان آفرین
First World War	جنگجهانیاول
world shaking	زمین لرزه
world wide	مشهور جهان متداول درهمه جا
world war ii	جنگ جهانی دوم
world war i	جنگ جهانی اول
world shaking	تکان دهنده بسیار مهم
world simulation	همانندسازی جهانی
world view	جهان بینی
world test	ازمون جهان
world power	کشوربسیار قوی
real world	دنیایحقیقی
world is one's oyster <idiom>	هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
dead to the world <idiom>	زود به خواب رفتن
The world is your oyster! <proverb>	دنیا مال تو است. هر فرصتی در دسترس است!
The seven wonders of the world.	هفت عجایب گیتی
to be on top of the world	تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
He is unique in the world.	توی دنیا تک است
world-famous	دارایشهرتجهانی
Second World War	جنگجهانیدوم
the developed world	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
world power	قدرت جهانی
world war	جنگ جهانی
nether world	دوزخ
nether world	درک اسفل
nether world	این جهان
nether world	جهان پایین
the invisible world	عالم غیب
world-weary	بیزارازجهان بیزاراززندگی خسته از زندگی
the lower world	جهان پایین
the lower world	جهان مردگان عالم اسوات
the outer world	مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
the vanity of the world	پوچی جهان
the vanity of the world	فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
the world and its fullness	جهان وهرچه دراوهست
the world is transitory	جهان ناپایدار است
nether world	جهان اینده