English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (1 milliseconds)
English Persian
a dedicated server [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
Search result with all words
dedicated file server خدمتگذار فایل اختصاصی
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
Other Matches
dedicated وقف شده
dedicated برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
dedicated کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
dedicated کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
dedicated تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
dedicated خط ارتباطی برای کار خاص
dedicated کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
dedicated اختصاصی
a dedicated line یک خط [سیم] اختصاصی
dedicated system سیستم اختصاصی
dedicated lines خطوط اختصاصی
dedicated device دستگاه اختصاصی
dedicated computer کامپیوتر اختصاصی
dedicated assets دارایی وقف شده
a dedicated wiring circuit یک مدار الکتریکی اختصاصی
dedicated word processor کلمه پرداز اختصاصی
server برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server خدمتگزار
server که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server سیستم
server خدمتگذار
server خدمتکار
server کمک کننده
server نوکر
server بازیکنی که توپ را میزند
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
communications server سرویس دهنده مخابراتی
file server سرور فایل
file server خدمتگزار فایل
LAN Server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
network server خدمتگزار شبکه
time server ابن الوقت
proxy server کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
process server مامور ابلاغ برگهای قانونی
Web server کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
time server بوجارلنجان
server based application برنامه کاربرد شبکه
An opportunist. A time -server. آدم استفاده جو ( استفاده گر )
back end server کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
To be a time server . To sail with the wind . ابن الوقت بودن
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com