Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
abnormal water level
تراز استثنائی آب
abnormal water level
ترازنابهنجار آب
Other Matches
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
still water level
سطحسکونآب
water level
سطح اب
water level
تراز اب
normal water level
تراز بهنجار اب
maximum water level
ترازطبیعی مخزن
water-level selector
تنظیمکنندهمقدارآب
permanent water level
تراز پیوسته اب
maximum water level
تراز بیشینه طرح شده مخزن
water-level tube
درجهآب-آبپاش
exceptional water level
تراز استثنایی اب
maximum water level
بیشینه تراز
water level gage
تراز سنج
water level recorder
تراز نگار اب
water level observation
بررسی تراز اب
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
rate of rise of water level
تندی بالا امدن اب
abnormal
ناهنجار
abnormal
غیر عادی
abnormal
انرمال
abnormal
استثنائی
abnormal scour
آب شستگی غیرعادی
abnormal psychology
روانشناسی نابهنجاری
mentally abnormal
مختل المشاعر
abnormal end
خاتمه غیر عادی
abnormal glow discharge
تخلیه تابناک نامتعارف
abnormal end of task
abend
level
نشانه گرفتن
level
ترازکردن
level
مسطح شدن
level
مسطح کردن
level
یک دست
level
ترازسازی
level
موزون هدف گیری
level
پایه
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
مستقیم
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
تراز بنایی
level
رده
level
همسطح کردن
level with each other
در یک تراز
level with each other
برابر
level out
یکنواخت کردن
level out
برابر کردن
level best
بسیارعالی
level best
خیلی عالی
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
he did his level best
کوتاهی نکرد
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level best
خیلی خوب
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
تراز کردن تراز
level
همسطح
level
سطح ارتفاع
level
مسطح
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
هموار
level to
تراز کردن
level
تراز
level
سطح
level
یک نواخت
level
سطح برابر
level
الت ترازگیری
level
هم تراز
level
میزان
level
هم پایه
impedance level
مقاومت موجی
to rake level
با شن کش صاف کردن
transition level
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
insulation level
سطح ایزولاسیون
white level
تراز سفید
level of strength
میزان استعداد رزمی
trophic level
تراز خوراکی
gear level
دسته دنده
level-headed
معقولانه
level-headed
متعادل
level-headed
ترازخوی
level-headed
راستبین
level-headed
معقول
gas level
سطح بنزین
gear level
تبدیل کردن
two level logic
منطق دوسطحی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
initial level
سطح اولیه
to draw level
بحریف رسیدن
level of confidence
سطح اطمینان
level land
زمین مسطح
level control
کنترل سطح
level colour
رنگ یکدست یا یکنواخت
level buble
حباب تراز
surveyor's level
ترازنقشه برداری
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
tilting level
تراز حباب دار
to draw level
باحریف برابرشدن
interference level
سطح پارازیت
intensity level
سطح روشنایی
input level
سطح ورودی
input level
سطح دریافتی
injection level
سطح تزریق
level gage
اندازه گیر سطح
level of confidence
سطح اعتماد
two level store
انباره دو سطحی
energy level
تراز انژی
dumpy level
تراز دوربین دار
donor level
ترازدهنده
alidade level
دستگاهسمتنما
datum level
سطح اب ازاد
datum level
سطح اب دریا
lower level
سطحپائینی
data level
سطح داده
cross level
حباب تراز افقی
cross level
ترازعرضی تراز چرخ
cross level
افقی کردن
cross level
تراز کردن
cruising level
افق پروازثابت
cruising level
سقف پرواز ثابت
crest level
یال
energy level
سطح انرژی
energy level
تراز انرژی
wage level
سطح مزد
floor level
کف
flight level
سطح پرواز
flight level
سطح ارتفاع پرواز
two level subroutine
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
split-level
چند سطحی
split-level
سه نیم اشکوبی
fermi level
تراز فرمی
top-level
توسط افراد عالیرتبه
top-level
افراد عالیرتبه
top-level
کهبدان
top-level
بلند پایه
voltage level
سطح ولتاژ
voltage level
سطح فشارالکتریکی
flight level
سقف پرواز
level of effort
میزان تلاش
mean sea level
میانگین سطح دریا
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
pezometeric level
سطح پیزومتری
power level
تراز توان
price level
سطح قیمت
protection level
سطح حفافت
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level
سطح تثبیت
reorder level
سطح سفارش مجدد
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
low level
نزدیک سطح زمین
low level
سطحی
low level
سقف پرواز کوتاه
low level
پایین
mean sea level
سطح متوسط دریا
optimal level
سطح بهینه
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
multi level
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
sound level
شدت صوت
nesting level
سطح تو در تویی
nesting level
سطح اشیانهای
nesting level
سطح لانهای
noise level
میزان خش
noise level
سطح پارازیت
oil level
سطح روغن
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level memory
حافظه یک سطحی
operating level
سطح فعالیت
low level
کم ارزش
skill level
پایه مهارت فنی
sound level
شدت نسبی صوت
stock level
سطح انبار
stock level
سطح ذخیره انبار
level point
نقطه مسطح
level point
سطح اب ساکن
storage level
تراز خزانه
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
level of supply
سطح تدارکات
level of supply
سطح انبار
level of supply
سطح اماد
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of significance
سطح معنی دار بودن
level of readiness
سطح امادگی رزمی
level of living
سطح زندگی
skill level
پایه مهارت
significance level
سطح معناداری
low level
در ارتفاع کم
low level
در سطح پایین
low level
مقام پست وکوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com