English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
acceptance of goods قبول کردن کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
Other Matches
acceptance قبولی حواله
acceptance پذیرش
acceptance حوالهء قبول شده
acceptance مقبولیت
acceptance قبول قرارداد
acceptance قبول
acceptance برداشت
acceptance افت
acceptance کاهش
non acceptance عدم قبول
acceptance قبولی
self acceptance خویشتن پذیری
by acceptance از طریق قبولی نویسی
acceptance تصویب یک پیشنهاد
acceptance number عدد ملاک قبول
acceptance of offer پذیرش پیشنهاد
acceptance of offer قبولی پیشنهاد
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
acceptance sampling پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance trial آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
acceptance test آزمون پذیرش
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
acceptance tolerance حد مجاز قابل قبول
acceptance tests آزمایشهای تحویل
accommodation acceptance برات دوستانه
ready acceptance حسن قبول
refusal of acceptance نکول
express acceptance قبول صریح
implied acceptance قبول ضمنی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
protest for non acceptance اعتراض نکول
trade acceptance برات قبولی
offer and acceptance ایجاب و قبول
bank acceptance قبولی بانکی
bank acceptance دریافتی
group acceptance پذیرش گروهی
social acceptance پذیرش اجتماعی
acceptance limit حد پذیرش
acceptance limit حد قابل قبول
market acceptance پذیرش کالا توسط بازار
acceptance by conduct قبول فعلی
acceptance by words قبول قولی
acceptance credit اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
acceptance date تاریخ قبولی
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
special acceptance of a bill of قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
documents aganist acceptance تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
goods کالا
goods جنس
goods کالاها
available goods کالاهای موجود
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods امتعه
goods اجناس
producer's goods مواد تولیدی
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods کالاهای مولد
prohibited goods اشیاء ممنوع
order for goods سفارش کالا
prohibited goods کالاهای ممنوعه
intermediate goods کالاهای واسطهای
intermediate goods کالاهای واسطه
proprietary goods کالاهای اختصاصی
investment goods کالاهای سرمایهای
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods کالاهای منع شده
inwards goods کالاهای وارداتی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
narrow goods نوار قیطان
narrow goods کاذی باریک
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای ایده ال
knit goods کش بافت
knit goods کالای کش بافت
lien on goods حق حبس کالا
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
nondurable goods کالاهای بی دوام
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
perishable goods perishables
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
overdue goods کالاهای تحویل نشده
on receipt of the goods برسیدن کالا
on receipt of the goods بوصول کالا
handling of goods جابجایی امتعه
merit goods کالاهای مطلوب
goods wagon واگنحملکالا
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods اجناس ذرعی
white goods حوله سفید ملافه
white goods پارچه سفید نخی
we ran out of these goods این کالای ما تمام شد
valuable goods اشیاء باارزش
valuable goods اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
manufactured goods کالایکارخانهساز
transport of goods حمل و نقل بار
transport of goods رفت و آمد بار
substandard goods اجناس بنجل
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Contraband goods. کالای قا چاق
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
staple goods کالای بسیار ضروری
spot goods کالاهای اماده تحویل
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای مصرف شدنی
soft goods کالاهای بی دوام
smuggled goods کالای قاچاق
secondhand goods کالاهای دست دوم
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
stolen goods اموال مسروقه
stolen goods مال دزدی کالای دزدیده شده
to boycott goods تحریم کردن کالا
the goods in question کالای موردبحث
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods کالاهای حمایتی
substitute goods کالاهای جانشین
stolen goods کالای مسروقه
stolen goods مال مسروقه
public goods کالاهای عمومی
discount of goods تخفیف روی کالا
common goods کالای مورد نیاز عموم
collective goods پارک و غیره
collective goods مانند جاده
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods کالاهای جمعی
collection of goods دریافت کالا
checking of goods بررسی امتعه
carriage of goods حمل و نقل کالا
competitive goods کالاهای مورد رقابت
complementary goods کالاهای مکمل
d. in second hand goods دست فروش
d. in second hand goods سمسار
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
consumption goods کالاهای مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
capital goods دارایی ثابت
consumer goods کالاهای مصرفی
luxury goods کالاهای تجملی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
goods trains قطار حمل کالا
goods trains قطار باربری
goods train قطار حمل کالا
goods train قطار باربری
dry goods اجناس خشک
consumer goods کالای مصرفی
capital goods کالاهای سرمایهای
business goods کالای تولیدی
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
attractive goods کالاهای جذاب
appropriation of goods ضبط مال التجاره
dry goods خشکبار
dress goods قماشهای زنانه
consumer goods اشیاء مصرفی
goods on consignment کالاهای امانی
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods intake کالاهای دریافتی
goods in transit کالاهای عبوری
goods in pledge کالای گروی
goods and services کالاها و خدمات
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
goods inwards کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
goods receiving کالاهای دریافتی
handling of goods جابجایی کالا
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
goods afloat کالای در راه
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
hard goods اجسام سخت
hazardous goods کالاهای خطرناک
hazardous goods امتعه خطرناک
goods receiving کالاهای درحال تحویل
heavy goods کالاهای سنگین
heavy goods محصول صنایع سنگین
fancy goods کالاهای تجملی
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
durable goods کالاهای بادوام
heavy goods ماشین الات سنگین
fate of goods وضعیت کالا
final goods کالای نهائی
final goods کالا برای مصرف نهائی
household goods her by girl married anewly to given parents جهیزیه
finished goods کالاهای اماده فروش
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
finished goods کالاهای ساخته شده
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com