English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
English Persian
accumulated dividend سود سهام متراکم شده
Other Matches
accumulated متراکم
accumulated انباشته شده
accumulated capital سرمایه متراکم
accumulated error خطای انباشته
accumulated frequency فراوانی تراکمی
accumulated frequency فراوانی تجمعی
the interst accumulated تنزیل ان روی هم رفت
accumulated depreciation کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
accumulated profit پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
dividend سود
dividend مقسوم
ex. dividend سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
dividend سود سهام
dividend تقسیم شده است
dividend سود قابل توزیع
dividend عملوندی که مقسوم در عمل تقسیم
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
to pass a dividend سود کسی را درموقع خودندادن
to pass a dividend سود سهام کسی را به او اطلاع دادن
cum dividend باسود
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
national dividend سود سهام ملی
interim dividend سود سهام موقتی
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
interim dividend سود موقتی سهام
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com