English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English Persian
acoustic feedback واخوراند صوت
Other Matches
feedback بازخورد
feedback بازخور
feedback بازیافت
feedback واخوراند
feedback پسخوراند
feedback پس خوران
feedback بازده
feedback پس خورانه
feedback گشتی
feedback تزویج معکوس
feedback بس خوراند فیدبک
feedback پسخورد
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
feedback باز خورد
feedback پس خورد
feedback پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
positive feedback بازخورد مثبت
positive feedback واخوراند مثبت
sensory feedback پسخوراند حسی
feedback network شبکه فیدبک
feedback mechanism مکانیسم بازخوری
feedback loop حلقه باز خوردی
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
delayed feedback پسخوراند درنگیده
current feedback رجعت جریان
feedback ratio نسبت پس خوراند
negative feedback پسخوردمنفی
negative feedback فیدبک منفی
feedback system سیستم باز خوردی
feedback transformer ترانسفورماتور فیدبک
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
negative feedback پسخورد کاهنده
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
inverse feedback واخوراند معکوس
feedback ratio نسبت فیدبک
message feedback بازخورد پیام
negative feedback بازخوردمنفی
negative feedback واخوراند منفی
feedback circuit مدار پس خورد
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
acoustic فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic به طریقه صوتی
acoustic صوت شناختی
acoustic روش اصلی ذخیره سازی داده
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic وابسته به شنوایی
acoustic آوا شنودی
acoustic تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
acoustic مربوط به صدا
acoustic حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
acoustic صوتی
feedback control system سیستم کنترل فیدبک
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
acoustic circuit مدار صوتی مین
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
acoustic meatus مجرای شنوایی
acoustic guitar گیتاراکوستیک
acoustic ceiling سقف عایق پوش
acoustic investigation جستار صوت شناختی
acoustic coupler کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
acoustic vases [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
acoustic nerve عصب شنوایی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustic intensity شدت اکوستیکی
acoustic filter صافی صوتی
acoustic dispersion پژواک
acoustic dispersion سیستم پخش اکوستیک
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler جفت سازصوتی
acoustic wave صوت
acoustic wave موج صوتی
acoustic type سنخ شنیداری
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
instantaneous acoustic intensity شدت صوت لحظهای
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com