Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
acoustic resonance device |
دستگاه همنوایی صوتی |
|
|
Other Matches |
|
resonance |
همنوایی |
resonance |
تشدید صدا |
resonance |
پیچش صدا طنین |
resonance |
حالت همگام |
resonance |
تشدید |
resonance |
رزونانس |
resonance |
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود |
resonance |
ایجاد طنین |
magnetic resonance |
تشدید مغناطیسی |
impedance at resonance |
مقاومت فازی |
impedance at resonance |
مقاومت رزونانس |
optical resonance |
همنوایی نوری |
resonance transformer |
مبدل همنوایی |
resonance state |
تراز تشدیدی |
resonance hybride |
هیبرید رزونانسی |
resonance form |
شکل رزونانسی |
resonance energy |
انرژی رزنانسی |
resonance circuit |
مدار همنوایی |
frequency of resonance |
فرکانس رزونانس |
paramagnetic resonance |
رزونانس پارامغناطیسی |
magnetic resonance |
رزونانس مغناطیسی |
electron paramagnetic resonance |
رزونانس پارامغناطیسی الکترون |
electron spin resonance |
رزونانس اسپین الکترون |
nuclear magnetic resonance |
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته |
magnetic nuclear resonance |
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته |
electron spin resonance [ESR] |
تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک] |
Electron paramagnetic resonance [EPR] |
تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک] |
acoustic |
صوتی |
acoustic |
صوت شناختی |
acoustic |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
acoustic |
وابسته به شنوایی |
acoustic |
آوا شنودی |
acoustic |
به طریقه صوتی |
acoustic |
مربوط به صدا |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
acoustic |
روش اصلی ذخیره سازی داده |
acoustic |
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند |
acoustic |
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد |
acoustic |
با استفاده از انرژی صوتی |
acoustic |
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد |
acoustic intensity |
شدت اکوستیکی |
acoustic pressure |
فشار صوتی |
acoustic nerve |
عصب شنوایی |
acoustic minehunting |
روش اکتشاف مین به طریق صوتی |
acoustic minehunting |
مین یابی صوتی |
acoustic memory |
حافظه صوتی |
acoustic investigation |
جستار صوت شناختی |
acoustic feedback |
واخوراند صوت |
acoustic filter |
صافی صوتی |
acoustic intensity |
شدت صوتی |
acoustic dispersion |
پژواک |
acoustic signal |
سیگنال صوتی |
acoustic signal |
علامت صوتی |
acoustic meatus |
مجرای شنوایی |
acoustic screen |
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن |
acoustic vases |
[ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک] |
acoustic guitar |
گیتاراکوستیک |
acoustic wave |
صوت |
acoustic wave |
موج صوتی |
acoustic type |
سنخ شنیداری |
acoustic synchronizer |
همزمان ساز صوتی |
acoustic sweeping |
روبیدن صوتی |
acoustic spectrum |
طیف صوتی |
acoustic ceiling |
سقف عایق پوش |
acoustic coupler |
کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی |
acoustic circuit |
مدار صوتی مین |
acoustic coupler |
جفت سازصوتی |
acoustic coupler |
تطبیق دهنده صوتی |
acoustic coupler |
تزویج کننده صوتی |
acoustic coupler |
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند |
acoustic circuit |
مدار عکس العمل انفجار صوتی |
acoustic dispersion |
سیستم پخش اکوستیک |
instantaneous acoustic intensity |
شدت صوت لحظهای |
acoustic delay line |
خط تاخیر دهنده صوتی |
active acoustic torpedo |
اژدر صوتی عامل |
device |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
device |
ابزار |
device |
اسباب |
device |
شعار دستگاه |
device |
اختراع |
device |
حیله |
device |
تمهید |
device |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
I/O device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
v , device |
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا |
device name |
نام دستگاه |
device |
چاشنی |
device |
فزاره |
device |
اپارات |
device |
تجهیزات |
device |
دستگاه اسباب وسیله |
device |
عامل |
device |
الت |
device |
ضامن |
device |
وسیله |
device |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
device |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
device |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
device |
ماشین یا وسیله کارا |
device |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
device |
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد |
device |
PRN برای پورت چاپگر |
device |
دستگاه |
device |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
device |
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است |
device |
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است |
device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
device |
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود |
device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
device |
وسیله جانبی |
device |
خارضامن |
device |
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی |
device |
شیوه |
pressure device |
ماسوره فشاری |
pointing device |
دستگاه اشاره گر |
pointing device |
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر |
point device |
بی عیب |
point device |
کاملا راست |
point device |
بسیار درست |
picking device |
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش |
nonohmic device |
دستگاه غیر اهمی |
mapping device |
دستگاه نگاشت |
output device |
دستگاه خروجی |
send only device |
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند |
MCI device |
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است |
overcurrent device |
دستگاه حفافت |
overload device |
فیوز گرمایی |
passive device |
دستگاه منفعل |
peripheral device |
دستگاه جنبی |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
microcoding device |
دستگاه ریزبرنامه نویسی |
pressure device |
عامل فشاری مین |
pull device |
ماسوره کشش مین |
synchronous device |
دستگاه همگام |
synchronous device |
دستگاه همزمان |
fastening device |
پوچگیره |
locking device |
ابزار |
warning device |
وسیلههشدار |
timing device |
وسیله |
timing device |
ساعتی |
So dont try to device yourself . |
سعی نکن خودت را گول بزنی |
To take someone in . to device ( fool ) someone . |
کسی را گول زدن |
physical device |
ابزار مادی |
military device |
اسباب ارتشی |
lifting device |
ابزار بالا بر |
symbolic device |
دستگاه سمبلیک |
switching device |
تجهیزات سوئیچینگ |
pull device |
عامل کششی |
safety device |
دستگاه ضامن |
safety device |
ضامن |
safety device |
خارضامن |
semiconductor device |
دستگاه نیمه هادی |
sequential device |
دستگاه ترتیبی |
sighting device |
وسیله نشانه روی |
sighting device |
دوربین دستگاه نشانه روی |
spooling device |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
storage device |
دستگاه انبارش |
storage device |
دستگاه ذخیره |
storage device |
دستگاه ذخیره سازی |
storage device |
انباره |
storage device |
دستگاه انباره |
active device |
دستگاه فعال |
device driver |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
device driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device driver |
محرک دستگاه |
device driver |
برنامه راه اندازی دستگاه |
device flag |
پرچم دستگاه |
asynchronous device |
دستگاه غیرهمزمان |
device handler |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device independence |
مستقل از دستگاه |
device independence |
استقلال دستگاه |
antirecovery device |
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین |
device number |
شماره دستگاه |
device status |
وضعیت دستگاه |
device dependent |
وابسته به دستگاه |
bistable device |
دستگاه دوپایا |
device code |
کد دستگاه |
combination device |
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب |
communication device |
دستگاه ارتباطی |
asynchronous device |
دستگاه ناهمگام |
antiwatching device |
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین |
electroreceptive device |
وسیله برقی |
clamping device |
وسایل قید و بست |
antiwithdrawal device |
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
antisweep device |
ضامن ضد جمع اوری مین |
dedicated device |
دستگاه اختصاصی |
device cluster |
گروه دستگاه |
antisweep device |
ضامن ضد مین روبی |
measuring device |
تجهیزات اندازه گیری |
antilift device |
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین |
bending device |
کج گیر |
gripping device |
متعلقات گیره و بست |
discrete device |
دستگاه گسسته |
homing device |
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها |
ignition device |
وسیله احتراق |
illuminating device |
تجهیزات روشنایی |
binary device |
دستگاه دو حالته |
device handler |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
active device |
دستگاه کنشی |