English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
acoustic wave موج صوتی
acoustic wave صوت
Other Matches
acoustic صوتی
acoustic فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
acoustic روش اصلی ذخیره سازی داده
acoustic تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
acoustic مربوط به صدا
acoustic آوا شنودی
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic صوت شناختی
acoustic به طریقه صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
acoustic وابسته به شنوایی
acoustic intensity شدت اکوستیکی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustic investigation جستار صوت شناختی
acoustic memory حافظه صوتی
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustic nerve عصب شنوایی
acoustic filter صافی صوتی
acoustic feedback واخوراند صوت
acoustic dispersion سیستم پخش اکوستیک
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
acoustic circuit مدار صوتی مین
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler جفت سازصوتی
acoustic coupler کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic dispersion پژواک
acoustic pressure فشار صوتی
acoustic vases [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
acoustic ceiling سقف عایق پوش
acoustic guitar گیتاراکوستیک
acoustic meatus مجرای شنوایی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic type سنخ شنیداری
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
instantaneous acoustic intensity شدت صوت لحظهای
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
to wave away باشاره دست بیرون کردن
the wave دریا
wave off به زمین ساییده شدن هواپیما
To wave at someone. به کسی دست تکان دادن
wave off فرود همراه با سایش
new wave نیوویو
wave موج رادیویی
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave موجی بودن موج زدن
wave فر موی سر دست تکان دادن
wave خیزاب
wave موج
wave موج زدن
wave هیجان
wave train قطار موج
to wave farewell باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
the wave heaves خیزاب بلندمیشودومیافتد
stationary wave موج ایستاده
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
transient wave موج سیار
velocity of a wave سرعت پخش موج
ultrashort wave موج خیلی کوتاه
travelling wave موج سیار
traveling wave موج رونده
transverse wave موج عرضی
transversal wave موج عرضی
wander wave امواج سیار
wander wave موج سیار
transient wave امواج سیار
standing wave موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
standing wave موج ساکن
shear wave موج برشی
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
sawtooth wave جریان دندان ارهای
sawtooth wave موج دنده ارهای
radio wave موج رادیویی
wave propagation حرکت موج
progressive wave موج پخش شونده
pressure wave موج فشار
plane wave موج مسطح
plane wave موج صفحهای
sine wave موج سینوسی
standing wave موج ایستاده
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wave موج مربع
square wave موج مربعی
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
square wave موج چهار گوش
sky wave امواج اسمانی
sky wave موج یونکرهای
sky wave موج فضایی
sinusoidal wave موج سینوسی
permanent wave فرششماهه
wave trap موج ربا
wave radiation تابش موج
wave propagation انتشار موج
wave pressure فشار حاصل از موج
wave period زمان تناوب امواج دریا
wave parameter پارامتر موج
shell wave صدای زوزه گلوله
wave of excitation موج تهییج
wave number عدد موج
wave trough نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave vector بردار موج
wave winding سیم پیچ موجدار
to wave one's handkerchief دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
wave wall دیوارموج
wave height ارتفاعموج
wave clip گیرهفر
wave base سطحموج
translation wave موجبرگردان
seismic wave ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave موج باد
wind wave خیز اب ناشی از باد
wind wave موج ناشی از باد
wave motion انتشار موج
wave motion حرکت موج
wave motion حرکت موجی
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form شکل موج
wave equation معادله موج
wave drag پسای موج
wave velocity سرعت موج
wave speed سرعت موج
wave celerity سرعت موج
wave bands باندهای موج
wave band باند موج
wave band دسته امواج رادیو
wave frequency بسامد موج
wave front جبهه امواج رادیویی
wave front جبهه موج
wave mecanics مکانیک موجی
wave length طول موج
wave kick حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave guide موجبر
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave function تابع موجی
wave amplitude دامنه موج
gun wave موج ضربت دهانه لوله
damped wave موج میرنده
cosine wave موج کسینوسی
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
compression wave موج فشاری
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave موج حامل
undamped wave موج پایدار
burst wave موج انفجار
burst wave موج ترکش
bow wave موج سینه
damped wave موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
de broglie wave موج دوبروی
density wave موج چگالی
gun wave موج دهانه لوله توپ
ground wave موج زمینی
full wave تمام موج
figer wave فرانگشتی
electron wave موج الکترونی
electromagnetic wave موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave موج الکتریکی
diffracted wave موج پراشیده
bow wave موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
bow wave موج بالیستیکی جلو
medium wave موج متوسط
tidal wave موج کشند
tidal wave سیلاب دریایی
tidal wave امواج جذر و مدی
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave موج ضربت
shock wave موج ضربه
shock wave موج ضربهای
short wave موج کوتاه
long wave موج بلند
sound wave صوت
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
boat wave موج ناو گروه
boat wave موج قایقها
blast wave موج انفجار
beta wave موج بتا
all wave receiver رادیوی تمام موج
all wave antenna انتن تمام موج
sound wave موج صوتی
short-wave موج کوتاه
mach wave انتن سرعت سنج هواپیما
hertzian wave موج رادیویی
hybrid wave موج مرکب
micro wave خرده موج
micro wave کهموج
impluse wave موج ضربهای
indirect wave موج غیرمستقیم
infrasonic wave موج مادون صوت
interference wave موج مزاحم
ionospheric wave موج یونکرهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com