Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English
Persian
acting manager
کفیل
Other Matches
acting
کفالت کننده
acting
جدی
acting
فعال کاری
acting
کفیل متصدی
acting
عامل
acting
بازیگری جدیت
acting
فعالیت
acting
کنشی
acting
ایفای نمایش
self acting
خود کار
acting out
برون ریزی
self acting
خودکار عمل کننده
self acting
خودکار
self acting
عامل در نفس خود خود عمل
acting company
شرکت عامل
acting minister
کفیل وزارتخانه
play-acting
ادا در آوردن
acting on behalf of
به نمایندگی
play-acting
تو بازی رفتن
single acting
یکطرفه
play-acting
بازی کردن
acting sublieutenant
ناوبان دوم موقت
double acting
دوطرفه
play-acting
وانمود کردن
To be acting. To put it on .
رل بازی کردن
play-acting
نقش داشتن
double acting pump
شمش مکش و پمپ فشار پمپ دوکاره
single acting cylinder
سیلندر یک طرفه
single acting pump
پمپ یکطرفه
acting minister of war
کفیل وزیر جنگ
double acting fuse
فیوز دوبل
double acting cylinder
سیلندر دوطرفه
double acting hammer
چکش دوطرفه
dp manager
مدیر داده پردازی
manager
و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager
و نیز آدرس شیار را
manager
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager
مدیر مسابقه بوکس
manager
مدیر تیم
manager
کارفرما
manager
مباشر
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager
مدیر
manager
یس بخش در شرکت
manager
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager
ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
town manager
شهردار انتصابی
program manager
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
project manager
مدیر طرحها
project manager
مدیر پروژه ها
project manager
مدیر پروژه
record manager
مدیر رکورد
sale manager
مدیر فروش
sales manager
مدیر فروش
staff manager
رئیس کارگزینی
stores manager
مدیر انبارها
bank manager
رییسبانک
site manager
رئیس کارگاه
program manager
مدیر برنامه ها
Print Manager
امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
item manager
مدیریت اقلام تدارکاتی
item manager
مدیر اقلام
general manager
مدیر باشگاه
file manager
مدیر فایل
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
office manager
رئیس دفتر
stage manager
کارگردان نمایش
stage manager
مدیر نمایش
LAN Manager
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
library manager
مدیر کتابخانه
micro manager
مدیر ریزکامپیوترها
office manager
رئیس اداره
presentation manager
برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
operation manager
مدیر عملیات
presentation manager
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
personnel manager
مدیر استخدام
presentation manager
واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
adobe type manager
مدیر انواع فونت ادوبی
computer center manager
مدیر مرکز کامپیوتر
computer operations manager
مدیر عملیات کامپیوتر
data base manager
مدیر پایگاه داده
data processing manager
مدیر پردازش داده
personal information manager
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .
کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
General manager . Director general .
مدیر کل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com