English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
actual water income اب ورودی موثر
Other Matches
actual income درامد واقعی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
actual self خود واقعی
actual فعلی
actual واقعی
actual حقیقی
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
actual parameter پارامتر واقعی
actual placement قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
actual price قیمت واقعی
actual resistivity مقاومت حقیقی
actual saving پس انداز واقعی
actual temperature درجهدمایواقعی
actual velocity سرعت واقعی
actual output بازداده فعال
actual output دبی موثر
actual damage خسارت واقعی
actual cost هزینه واقعی
actual load بار واقعی
actual argument نشانوند واقعی
actual address آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
actual expenses مخارج واقعی
actual instruction دستور العمل واقعی
actual investment سرمایه گذاری واقعی
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
actual address نشانی واقعی
actual loss زیان واقعی
actual movement حرکت حقیقی
actual key کلید واقعی
actual neurosis روان رنجوری واقعی
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
actual state of affairs اوضاع فصلی
actual total loss کل زیان وارده
actual state of affairs وضع فعلی
actual state of affairs اوضاع کنونی
actual maximum flowline ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
income ورودیه جدیدالورود
income جریان
income ریزش فهور
income دخل
income عایدی
income مهاجر واردشونده
income عایدات
income عواید
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
income درامد
his income هر چه درامد داردخرج میکند
mean income درامد متوسط
income forgone درامداز دست رفته
median income درامد متوسط
temporary income درامد موقتی
fixed income درامد ثابت
flow of income جریان درامد
flow of income گردش درامد
gross income درامد ناخالص
median income درامد میانی
money income درامد پولی
money income مزد و حقوق
annual income درامد سالانه
real income درامد واقعی
income support پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
real income مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
earned income درامدحاصله از کار
economic income درامد اقتصادی
national income درامد ملی
live up to one's income به اندازه درامد خود خرج کردن
income leakage کسر درامد
income leakage نشت درامد
income accounts حساب های درآمد
income analysis تحلیل درامد
income and expenditure درامد و هزینه
income determination تعیین درامد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income effect تناسب خرید با درامد
income multiplier ضریب فزاینده درامد
imputed income درامد انتسابی
labor income درامدهای کار
income velocity دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
marginal income درامد نهائی
income velocity سرعت گردش پول
income policy سیاست مربوط به درامدها
income policy سیاست درامدی
income per capita درامد سرانه
imputed income درامد ضمنی
income forgone درامد صرف نظر شده
nonmonetary income درامد غیر پولی
disposable income درامد دریافتی
notional income درامد فرضی
notional income درامد خیالی
ordinary income درامد عادی
windfall income درامد باد اورده
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
per capita income درامد سرانه
disposable income درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income درامدقابل استفاده
current income درامد جاری
current income درامد یک سال مالی
current income درامدیک دوره معین
nominal income درامد اسمی
net income درامد خالص
deduction from income کسور درامد
deferred income درامدهای انتقالی
deferred income پیش دریافت درامد
permanent income درامد دائمی
personal income درامد شخصی
personal income درامد سرانه
present income درامد جاری
present income درامد حال
property income درامد ناشی از املاک ومستغلات
psychic income درامد بی دردسر
bunched income درامد خدمات شخصی
earned income درامدکسب شده
distribution of income توزیع درامد
income distribution توزیع درامد
business income درامد خالص تجارتی
earned income درامد تحصیل شده
psychic income درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
income taxes مالیات بر درامد
income taxes مالیات برعایدات
wage income درامد بشکل دستمزد
income tax مالیات بر درامد
stream of income جریان درامد
transfer income درامد انتقالی
supplementary income درامد تکمیلی
total income درامد کل
unearned income درامد باد اورده
unearned income درامد ازمبنایی جز کار
a modest income درآمدی متوسط
transitory income درامد انتقالی
taxable income درامد مشمول مالیات
to rely on somebody for your income از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
redistribution of income توزیع دوباره درامد
income tax مالیات برعایدات
relative income درامد نسبی
disposable income درامد قابل تصرف
wage income درامدمربوط بکار
rental income درامد ناشی از اجاره بها
transitory income درامدموقتی
the p of income to expenses نسبت درامدبه هزینه
marginal utility of income مطلوبیت نهائی درامد
unequal distribution of income توزیع نابرابر درامد
permanent income hypothesis مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
circular flow of income جریان دوری درامد
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
uneven distribution of income توزیع نابرابر درامد
circular flow of income گردش دورانی درامد
national income analysis تحلیل درامد ملی
disposable personal income پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
national income determination تعیین درامد ملی
national money income درامد ملی پولی
national net income درامد خالص ملی
negative income tax مالیات بر درامد منفی
net national income درامد خالص ملی
debt income ratio نسبت قروض به درامد ملی
corporation income tax مالیات بر درامد شرکتها
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
income elasticity of demand کشش
theory of income determination نظریه تعیین درامد
income consumption curve مصرف
income consumption curve منحنی درامد
income velocity of money سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
property income tax مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
proportional income tax مالیات بر درامد تناسبی
personal income tax مالیات بر درامد شخصی
individual income tax مالیات بر درامد شخصی
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
real national income درامد ملی واقعی
progressive income tax مالیات بر درامد تصاعدی
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
gross national income درامد ناخالص ملی
personal disposable income درامد قابل تصرف شخصی
size distribution of income توزیع درامد برحسب مقدار
size distribution of income توزیع درامد مقداری
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
income elasticity of demand درامدی تقاضا
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
With meager income . I am working all day for a mere pittance . با چندرغاز تمام روزکار می کنم
actual job [job held] [occupation held] پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
water still دستگاه تقطیر اب
above water <adj.> روی آب
above water <adj.> شناور
to keep ones he above water از زیر بدهی بیرون آمدن
to water آب ریختن
water way راه ابی
mean water میان اب
water ابگونه
water اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com