Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 157 (8 milliseconds)
English	Persian
adjustable coupling	جفتگیری متغیر
Other Matches
adjustable	قابل تنظیم
adjustable <adj.>	قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
adjustable	تعدیل پذیر
adjustable	تنظیم پذیر
adjustable	قابل تطبیق
adjustable wrench	آچار فرانسه
adjustable stabilizer	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
angular adjustable	قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable resistance	مقاومت متغیر
adjustable plane	رنده درجه دار
adjustable seat	صندلی متحرک
adjustable parameter	پارامتر تنظیم پذیر
vertically adjustable	قابلیت تنظیم عمودی
adjustable antenna	آنتن قابل تنظیم
adjustable buckle	سگک قابل تنظیم
adjustable stop	توقف قابل تنظیم [مهندسی]
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
adjustable support	پایه متحرک
adjustable strap	بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
adjustable spanner	آچارفرانسه
adjustable shelf	صفحه متحرک
adjustable lamp	چراغ مطالعه قابل تنظیم
adjustable frame	چهارچوب قابل تنظیم
adjustable clamp	گیره قابل تنظیم
adjustable channel	مجرای قابل تنظیم
adjustable catch	دستگیره قابل تنظیم
adjustable lever	اهرم قابل تنظیم
adjustable gib	پشت بند قابل تنظیم
adjustable thermostat	دماپای تنظیم پذیر
adjustable dimension	بعد تعدیل پذیر
adjustable condenser	خازن متغیر
adjustable leaping weir	سر ریز آب باران با تیغه متحرک
ground adjustable propeller	ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
adjustable waist tab	نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable ceiling fixture	آویز سقفی متحرک
continuous adjustable transformer	مبدل تنظیم پذیر
adjustable split die	وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
adjustable speed motor	موتور با دور متغیر
adjustable nut wrench	آچار فرانسه
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
adjustable pitch propeller	ملخ با گام قابل کنترل
adjustable double endwrench	آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
square-jawed adjustable spanner	تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
inductor with adjustable air gap	پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable conduit attachment fixture	آویز متحرک
coupling	پیوست
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
coupling	تزویج
coupling	کوپلینگ
coupling	جفت شدن
coupling	جفتگری
r c coupling	جفتگری مقاومتی
coupling	نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
coupling	بهم وصل کردن اتصالیها
coupling	چفت کردن
coupling	جفت ساز
coupling	جفت اتصال
coupling	جفت کردن
coupling	جفت شدگی
coupling	اتصال
coupling	مفصل
inductance coupling	پیوست القائی
input coupling	تزویج اولیه
resistance coupling	جفتگری مقاومتی
intermediate coupling	پیوست واسطه
oxidative coupling	جفت شدن اکسایشی
inductive coupling	پیوست القائی
mains coupling	پیوست شبکه
loose coupling	جفتگری ضعیف
input coupling	پیوست ورودی
inductive coupling	جفتگری القایی
inductive coupling	شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
inductance coupling	تزویج اندوکتانس
sleeve coupling	پیوست تزویجی
trap coupling	بسترابط
reducing coupling	کمکردنجفتاتصال
pipe coupling	جفتسازلوله
hydraulic coupling	اتصالهیدرولیک
coupling knuckle	برآمدگیاتصال
compression coupling	فشردگیرابط
tight coupling	محکم
diazo coupling	جفت شدن دی ازویی
coupling bolt	توپاتصال
transformer coupling	پیوست ترانسفورماتور
transformer coupling	جفتگری با مبدل
tight coupling	جفت شدگی
spring coupling	کوپلینگ فنری
spin coupling	جفت شدن اسپین
sleeve coupling	تزویج مفصلی
railroad coupling	پیوست یا تزویج راه اهن
capacitive coupling	جفتگری خازنی
coupling element	عنصر پیوست
coupling factor	ضریب اتصال
coupling factor	ضریب پیوست
coupling impedance	امپدانس تزویج
coupling impedance	مقاومت فاهری پیوست
coupling instability	نااستواری اتصال
coupling instability	نااستواری پیوست تزلزل تزویج
coupling magent	اهنربای اتصال
coupling of circuits	تزویج مدارات
coupling of circuits	پیوست مدارها
coupling probe	میله جفتگری
coupling resistance	مقاومت اتصالی
coupling element	عنصر اتصال
coupling constant	ثابت جفت شدن
coupling coil	سیم پیچ تزویج
clamp coupling	قید و بست
close coupling	جفتگری قوی
clutch coupling	پیوست کلاج
clutch coupling	تزویج کلاج
conduit coupling	مهره ماسوره
coupling base	وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base	اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling capacitor	خازن جفت ساز
coupling capacitor	خازن اتصال
coupling capacity	فرفیت اتصالی
coupling coefficient	ضریب اتصال
coupling coil	سیم پیچ پیوست
coupling resistance	مقاومت پیوست
electric coupling	پیوست الکتریکی
electron coupling	پیوست الکترونی
direct coupling	کوپلینگ مستقیم
electron coupling	تزویج الکترونی
flange coupling	پیوست صفحهای
direct coupling	جفتگری مستقیم
hose coupling	پیوست لوله پلاستیکی
impedance coupling	جفتگری با ناگذرایی
impedance coupling	تزویج پیچک
electric coupling	تزویج الکتریکی
coupling transformer	ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
coupling valve	ارزش اتصال
critical coupling	تزویج بحرانی
critical coupling	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
impedance coupling	پیوست امپدانس
electromagnetic coupling	تزویج الکترومغناطیسی
flanged bolt coupling	اتصال فلانج و پیچ
coupling knuckle pin	برآمدگیسوزناتصال
coupling guide device	دستگاهحافظاتصال
input coupling loop	حلقه پیوست ورودی
jaw clutch coupling	درگیری دندانه
jaw clutch coupling	پیوست دندانه
spin orbit coupling	جفت شدن اسپین- اوربیتال
universal joint coupling	اتصال قفل کاردان
coupling measuring set	دستگاه اندازه گیری اتصالی
resistance capacitive coupling	جفتگری مقاومتی
quick disconnect coupling	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
position coupling key	کلید اتصال
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
impulse starter coupling	جفتگری ضربه ساز
main coupling transformer	ترانسفورماتور پیوست شبکه
magnetic coupling transformer	مبدل انتن
air hose coupling	دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
spin spin coupling	جفت شدن اسپین- اسپین

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com