Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
adjustable plane	رنده درجه دار
Other Matches
adjustable	قابل تنظیم
adjustable	تعدیل پذیر
adjustable	تنظیم پذیر
adjustable	قابل تطبیق
adjustable <adj.>	قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
adjustable lever	اهرم قابل تنظیم
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
adjustable stop	توقف قابل تنظیم [مهندسی]
adjustable condenser	خازن متغیر
adjustable thermostat	دماپای تنظیم پذیر
adjustable stabilizer	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
angular adjustable	قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable resistance	مقاومت متغیر
adjustable parameter	پارامتر تنظیم پذیر
adjustable dimension	بعد تعدیل پذیر
adjustable gib	پشت بند قابل تنظیم
adjustable wrench	آچار فرانسه
adjustable coupling	جفتگیری متغیر
adjustable buckle	سگک قابل تنظیم
adjustable catch	دستگیره قابل تنظیم
adjustable channel	مجرای قابل تنظیم
adjustable clamp	گیره قابل تنظیم
adjustable frame	چهارچوب قابل تنظیم
adjustable antenna	آنتن قابل تنظیم
vertically adjustable	قابلیت تنظیم عمودی
adjustable lamp	چراغ مطالعه قابل تنظیم
adjustable seat	صندلی متحرک
adjustable shelf	صفحه متحرک
adjustable spanner	آچارفرانسه
adjustable strap	بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
adjustable support	پایه متحرک
adjustable split die	وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
adjustable nut wrench	آچار فرانسه
adjustable speed motor	موتور با دور متغیر
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
adjustable pitch propeller	ملخ با گام قابل کنترل
adjustable waist tab	نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable double endwrench	آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable leaping weir	سر ریز آب باران با تیغه متحرک
continuous adjustable transformer	مبدل تنظیم پذیر
adjustable ceiling fixture	آویز سقفی متحرک
ground adjustable propeller	ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
square-jawed adjustable spanner	تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
adjustable conduit attachment fixture	آویز متحرک
inductor with adjustable air gap	پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
z-plane	صفحه مختلط [ریاضی]
to plane a way or down	بارنده صاف کردن
plane	هواپیما
plane	مسطح
plane	رنده
plane	رویه هموار
plane	افقی سطح افق افقی کردن
plane	صاف هواپیما
plane	سطح مستوی
plane	صفحه
plane	صاف مسطح
plane	هموار
plane	جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane	صاف کردن پرواز
plane	با رنده صاف کردن
plane	رنده کردن
plane	سطح تراز مسطح
plane	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane	سطح صاف
plane	سطح هموار
routing plane	رنده تهرند
routing plane	رنده کفرند
sagittal plane	صفحه سهمی
plane of fire	سطح تیر
plane of fire	افق مسیرتیراندازی
plane wave	موج مسطح
plane of departure	سطح قائم تیر
sash plane	رنده بغل
sea plane	هواپیمایی دریایی
slant plane	صفحه مسیر هدف
slip plane	سطح لغزش
smooth plane	رنده صاف کاری
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane of reflection	صفحه بازتاب
polarization plane	صفحه قطبش
plane wave	موج صفحهای
rabbet plane	رنده کام کنی
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection plane	صفحه انعکاس
plane table	سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane polarized	تابشهای الکترومگنتیک
plane of rotation	سطح دوران
rolling plane	صفحه غلطشی
rabbet plane	رنده دو راهه
plane of symmetry	صفحه تقارن
plane of symmetry	سطح تقارن
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
smooth with the plane	رنده کردن
smoothing plane	رنده پرداخت
plane [Platanus]	درخت چنار
scheduled plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane	هواپیمای مسافربری
What time does the plane take off?	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
plane projection	طرحمسطح
smoothing plane	رنده دو تیغ
stick plane	رنده میله دار
stick plane	رنده با تیغه گرد
symmetry plane	صفحه تقارن
this line is p to that plane	این خط نسبت به ان سطح عموداست
toothing plane	رنده خشخاش
toothing plane	رنده خط گیری
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
diving plane	پرهزیردریایی
plane figure	شکل مسطح
tooth plane	رنده دندانه دار
core plane	صفحه چنبره ها
frontal plane	سطح تاجی
glide plane	سطح لغزش
grooving plane	رنده کام کنی
grooving plane	رنده شیار
gyro plane	سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane	رنده کردن دستی
horizontal plane	صفحه عرضی
transverse plane	صفحه افقی
transverse plane	صفحه عرضی
image plane	سطح تصویر
incidence plane	صفحه تابش
plane of incidence	صفحه تابش
incline plane	سطح مایل
incline plane	غفلت گاه
inclined plane	سطح شیب دار
inclined plane	سطح شیبدار
focal plane	صفحه کانونی
focal plane	افق کانونی
focal plane	افق مار بر کانون عدسی
cross plane	رنده کردن
cleavage plane	سطح مرزی
chord plane	صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
crossing plane	سطح تقاطع
crystal plane	سطح کریستالی
crystal plane	سطح بلوری
crystal plane	صفحه بلور
cutting plane	صفحه برش
dado plane	رنده کام کنی
rebate plane	رنده کام کنی
datum plane	سطح مبنای ارتفاع
datum plane	افق مبنا
datum plane	سطح مبنای اب دریا
compass plane	رنده سینه
bedding plane	بستره
battle plane	هواپیمای جنگی
inclined plane	سطح مورب
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
objective plane	افق هدف
oblique plane	سطح مورب
plane angle	زاویه مستوی
plane as a pikestaff	مانند آفتاب روشن
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane tree	درخت چنار
plane geometry	هندسه مسطحه
plane guard	ناوگارد نجات
plane guard	ناو نجات
plane iron	تیغ رنده
plane iron	تیغه نجاری
plane knife	تیغه رنده
plane of asymmetry	سطح انحراف مسیر
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
plane of bending	صفحه خمش
objective plane	سطح افق هدف
normal plane	صفحه قائم
normal plane	توزیع نرمال
back plane	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
jointing plane	رنده بلند
jointing plane	رنده دستگاه
jack plane	رنده درشت تراش
jack plane	رنده بزرگ
jack plane	رنده دستگاه
into plane service	تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
horizontal plane	صفحه افقی
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
attack plane	هواپیمای تک
moulding plane	رنده ابزار
middle plane	صفحه میانتار
air plane	هواپیما
air plane	طیاره
scheduled service plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
plane table map	نقشه مسطحه عوارض نما
to bring to the same plane [height]	به یک صفحه [بلندی] آوردن
backing iron of plane	پشت تیغ
body of carpenter's plane	کوله رنده نجاری
negative photo plane	افق شیشه عکاسی
negative photo plane	سطح افق شیشه عکس
plane of mirror symmetry	صفحه تقارن اینهای
mirror plane of symmetry	صفحه تقارن اینهای
meteorological datum plane	ایستگاه مبنای هواسنجی
plane polarized light	نور قطبیده مسطح
inclined shear plane	سطح برش مایل
focal plane shutter	صفحهروم دریچهعدسی
european type plane	رنده فرنگی
The plane to ... departs at ... o'clock.	هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to miss a flight [plane]	پرواز [خود] را از دست دادن
plane sinusoidal wave	موج سینوسی صفحهای
high focal plane buoy	ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com