Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 187 (9 milliseconds)
English	Persian
advance freight	پیش پرداخت کرایه حمل
Other Matches
freight	محموله
freight	قیمت حمل
freight	وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
freight	حمل کردن
freight	کرایه کردن
freight	کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
freight	هزینه حمل
freight	غنی ساختن
freight	گرانبار کردن حمل کردن
freight	باربری
freight	بارکشتی
freight	بار
freight	کرایه
freight	کرایه کشتی
over freight	بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
freight container	اطاقک حمل بار یکپارچه
freight trains	قطار باری
freight train	قطار باری
to freight out and home	دوسره کرایه کردن
railway freight	بار راه اهن
railway freight	بارکشی راه اهن
transit freight	هزینه حمل ترانزیتی
railway freight	کرایه راه اهن
freight cars	واگن باری
freight forward	پس کرایه
balance of freight	پس کرایه
freight traffic	رفت و امد بار
freight rebate	تخفیف هزینه حمل
basis of freight	پایه محاسبه هزینه حمل
freight tonne	فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
freight car	واگن باری
freight note	صورتحساب هزینه حمل
freight forwarder	مقام تحویل دهنده کالا
freight collect	پس کرایه
freight collect	هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
freight release	فهرنویسی
freight container	کانتینر حمل بار
freight note	سندکرایه و بارکشی
freight forwarder	حمل کننده کالا
freight forwarder	عامل حمل و نقل
freight forwarder	واسطه حمل و نقل کالا
freight forwarder	حمل
freight forwarder	هزینه حمل
freight lighter	قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
freight charges	مخارج حمل
freight charges	هزینههای حمل
freight paid to	هزینه حمل پرداخت شده
cost and freight	قیمت و بهای حمل و نقل
freight rate	نرخ هزینه حمل
freight rate	نرخ حمل قیمت حمل
freight rate	هزینه حمل
freight prepaid	هزینه حمل پیش پرداخت شده
freight release	بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
dead freight	هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
dead freight	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead freight	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
freight house	انبار
freight payable at destination	هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
lump sum freight	هزینه حمل مقطوع
lump sum freight	هزینه حمل کلی
cost insurance and freight	سیف
cost insurance, freight	قیمت بیمه و هزینه حمل
freight route order	ترتیب حمل و نقل درجاده ها
freight route order	ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
data freight receipt	رسید اماری حمل
freight and insurance paid to	هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
conference freight rate	نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
insurance and freight cost	هزینه بیمه و حمل
carriage freight paid to ...	با هزینه حمل تا ...
freight movement [American E]	حمل و نقل بار
freight transportation [American E]	حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
freight movement [American E]	رفت و آمد بار
advance	عالی
advance	ترقی کردن پیش پرداخت
advance	پیشروی پیشروی کردن
advance	پیشرفت طولی ناو
advance	پیش برق
advance	پیش پرداخت
advance	پیش افتادن پیش افتادگی
advance	پیش رفتن
advance	راندن
advance	پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance	اعتبار
advance	پیش بردن
advance	جلو
advance	مقدم
advance	پیش پرداخت
advance	جلوبردن
advance	جلو رفتن
advance	ترقی دادن
advance	تسریع کردن
advance	اقامه کردن
advance	پیشنهاد کردن
advance	طرح کردن
advance	مساعده دادن
advance	ازپیش فرستاده شده
advance	قبلا تهیه شده
advance	قبلا تجهیز شده
advance	پیشرفت
advance	ترقی مساعده
advance	وام
advance	پیشرفت پیشروی
advance	بهبود
advance	مساعده
in advance <idiom>	سرساعت
advance	پیشرفت
advance	ترفیع رتبه دادن
advance	پیشروی
advance	پیشرفت
advance course	دوره عالی
in advance <adv.>	پیشاپیش
advance	حرکت به جلو
advance	حرکت دادن چیزی به جلو
advance	پیشروی
in advance <adv.>	از قبل
domestic intercity freight traffic	حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
speed of advance	سرعت پیشروی
velocity of advance	تندی پیشرفت
money in advance	بیعانه
money in advance	پیش پرداخت مساعده
hand advance	میزان کردن دستی
paper advance	جلو رفتن کاغذ
pay in advance	پیش پرداخت کردن
payable in advance	قابل پیش پرداخت
payment in advance	پیش پرداخت کردن
payment in advance	پیش پرداخت
pay in advance	پیش قسط دادن
advance gruard	پیش قراول
advance observer	دیدبان جلو
advance detachment	قسمت پیشرو
advance officer	افسر جلودار ستون
advance cracking	ترکهای عمیق
advance by echelon	پیشروی رده به رده
advance party	گروه پیشرو
advance party	قسمت پیشرو
advance payment	پیش پرداخت
advance detachment	قسمت سرجلودار
advance march	پیشروی حرکت به جلو
advance force	نیروی پیشروی
advance gruard	طلایه
advance guard	پیش قراول
advance guard	پیش لشکر پاسدار
advance guard	طلایه
advance gruard	یکان جلودار
advance march	فرمان پیش
advance gruard	جلودار
advance force	نیروی جلودار اب خاکی
advance point	گروه نوک
advance by bounds	پیشروی خیز به خیز
advance guard	پیشرو
advance observer	دیدبان مقدم
axis of advance	محور پیشروی
bank advance	وام بانکی
buy in advance	پیش خرید کردن
advance by bounds	حرکت خیز به خیز
advance base	پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance base	پایگاه جلو
announce in advance	از پیش اعلام کردن
advance variation	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
advance point	قسمت سر جلودار
advance point	قسمت نوک
advance purchase	خرید سلف
advance organizer	پیش سازمان دهنده
advance section	قسمت جلویی
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance by echelon	حرکت رده به رده
advance sign	علامت اوانس
advance to contact	پیشروی برای اخذ تماس
to shift freight traffic from road to rail	حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
cost,insurance,freight and exchange(cif&	قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif&	هزینه حمل وتغییرات ارز
cost,insurance,freight and exchange(cif&	بیمه
spark advance & retard	میزان کردن جرقه
automatic timing advance	تنظیم کننده خودکار
automatic spark advance	میزان کردن خودکار
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
to advance the hand of a clock	عقربه ساعت را جلو کشیدن
advance resistance wire	سیم ادونس
semi automatic advance	میزان کردن نیم خودکار
advance command post	پاسگاه رده جلو
advance command post	پاسگاه فرماندهی جلو
synchronous phase advance	خازن همزمان
advance of defensive line	در جلو خطوط پدافندی
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
To make advance [overtures]	منت کشیدن [برای آشتی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com