English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
advance sign علامت اوانس
Other Matches
advance حرکت دادن چیزی به جلو
advance حرکت به جلو
advance پیشرفت پیشروی
advance پیش افتادن پیش افتادگی
advance پیش رفتن
advance راندن
advance پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance اعتبار
in advance <idiom> سرساعت
advance course دوره عالی
advance پیشرفت
advance ترفیع رتبه دادن
advance پیشرفت
advance بهبود
advance پیشروی
in advance <adv.> پیشاپیش
in advance <adv.> از قبل
advance پیش پرداخت
advance پیش برق
advance ازپیش فرستاده شده
advance مساعده
advance مساعده دادن
advance طرح کردن
advance پیشنهاد کردن
advance اقامه کردن
advance تسریع کردن
advance ترقی دادن
advance جلو رفتن
advance جلوبردن
advance پیش بردن
advance قبلا تهیه شده
advance پیشروی پیشروی کردن
advance ترقی کردن پیش پرداخت
advance عالی
advance پیشرفت طولی ناو
advance مقدم
advance جلو
advance پیش پرداخت
advance وام
advance ترقی مساعده
advance پیشرفت
advance قبلا تجهیز شده
advance پیشروی
sign on قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
sign off off log
sign on on log
to sign away با امضامنتقل کردن
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
V-sign علامت پیروزی
I wI'll sign for him . من بجای اوامضاء خواهم کرد
sign up <idiom> تعهددادن
sign over <idiom> بطور قانونی
sign-on ورود به سیستم [رایانه شناسی]
sign off علامت ختم ارسال پیام
sign off علایم ختم مخابرات یامکالمات
sign off پایان دادن به
to sign on برای سربازی اسم نویسی کردن
plus sign علامت جمع
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus sign علامت باضافه
to sign up for something نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
plus sign علامت بعلاوه
sign off جارفتن
sign off از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
to sign up قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
buy in advance پیش خرید کردن
bank advance وام بانکی
axis of advance محور پیشروی
advance section قسمت جلویی
advance by bounds حرکت خیز به خیز
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
announce in advance از پیش اعلام کردن
hand advance میزان کردن دستی
payment in advance پیش پرداخت
payment in advance پیش پرداخت کردن
pay in advance پیش پرداخت کردن
pay in advance پیش قسط دادن
paper advance جلو رفتن کاغذ
money in advance پیش پرداخت مساعده
money in advance بیعانه
velocity of advance تندی پیشرفت
speed of advance سرعت پیشروی
payable in advance قابل پیش پرداخت
advance section قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance base پایگاه جلو
advance gruard یکان جلودار
advance gruard پیش قراول
advance gruard طلایه
advance guard پیش قراول
advance guard پیش لشکر پاسدار
advance detachment قسمت پیشرو
advance guard پیشرو
advance guard طلایه
advance gruard جلودار
advance freight پیش پرداخت کرایه حمل
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance by echelon حرکت رده به رده
advance by echelon پیشروی رده به رده
advance cracking ترکهای عمیق
advance by bounds پیشروی خیز به خیز
advance detachment قسمت سرجلودار
advance force نیروی پیشروی
advance force نیروی جلودار اب خاکی
advance march فرمان پیش
advance march پیشروی حرکت به جلو
advance observer دیدبان جلو
advance officer افسر جلودار ستون
advance organizer پیش سازمان دهنده
advance party گروه پیشرو
advance party قسمت پیشرو
advance purchase خرید سلف
advance payment پیش پرداخت
advance point گروه نوک
advance point قسمت سر جلودار
advance observer دیدبان مقدم
advance point قسمت نوک
sign position موقعیت علامت
sign of god ایت الله
sign position موضوع علامت
sign of the cross علامت صلیب
single sign-on ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
sign of weakness نشان ضعف
sign of weakness دلیل ضعف
sign of zodiac برج
sign position مکان علامت
sign post تابلو راهنما
sign test ازمون علامتها
sign writer تابلو نویس
warning sign علامت اخطار
division sign نماد تقسیم
equals sign نمادتساوی
multiplication sign نمادضرب
star sign علامتزودیاک
traffic sign تابلو نشانه گذاری
traffic sign لوحه نشانه گذاری
I wI'll get (persuade)him to sign . اورا حاضر بامضاء می کنم
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
traffic sign تابلو علایم
traffic sign علامت عبور و مرور
temporal sign علامت زمانی
stop sign علامت توقف
warning sign علامت احضار
sign writer لوحه نویس
exterior sign علامتخارجی
sign flasher چشمک زن
sign language زبان اشاره
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
counter sign نشانی
counter sign اسم عبور
counter sign اسم شب
dollar sign حرف
dollar sign که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
equal sign علامت برابری
equal sign علامت تساوی
he gave me a sign to go اشاره کرد که بروم
is a monetary sign نشان پول
call sign معرف
call sign معرف رادیویی
minus sign علامت منها
minus sign منفی
minus sign علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus sign برای تفریق یا مقدار منفی
sign language زبان علامات
sign language زبان مخصوص کرها
sign language مکالمه با اشاره
sign languages زبان علامات
sign languages زبان مخصوص کرها
sign languages مکالمه با اشاره
sign languages زبان اشاره
is a monetary sign انگلیسی است
pharmaceutical sign نشان داروسازی
radical sign علامت جذر
sign magnitude علامت و مقدار
sign digit رقم علامت
sign and magnitude علامت و مقدار
sign digit رقم علامت نما
sign character دخشه علامت نما
romberg's sign علامت رومبرگ
sign bit بیت علامت
sign a waiver قبول اغماض نمودن
sign extension گسترش علامت
sign flag پرچم علامت
sign of aggregation علائم مخصوص جمله جبری
pharmaceutical sign علامت دواسازی
positive sign علامت مثبت
sign manual صحه ملوکانه
sign manual امضا پادشاه
sign gestalt علامت- گشتالت
sign learning علامت اموزی
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
sign bit ذره علامت نما
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
advance resistance wire سیم ادونس
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
advance command post پاسگاه رده جلو
to advance the hand of a clock عقربه ساعت را جلو کشیدن
advance command post پاسگاه فرماندهی جلو
automatic spark advance میزان کردن خودکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com