English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
advisory services خدمات مشورتی
Other Matches
advisory مشورتی
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
advisory department بخش مشاوره
advisory system سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند
advisory area منطقه زیرپوشش اطلاعات
advisory control کنترل آزاد هواپیما
advisory control کنترل مشورتی هواپیما
advisory service دفتر مشاور
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
advisory signal علامت هشدار
advisory signal علامت یادآوری کننده
military assistance advisory group (maag هیئت مستشاری نظامی
services قسمتها
services خدمات سرویسها
services نیروهای سه گانه
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
services تاسیسات
services 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
services خدمات
services نیروهای مسلح
signal services قسمتهای مخابراتی
sister services خدمات وابسته
signal services خدمات مخابراتی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
mail services خدمات پستی
public services بریات عمومیه
public services خدمات عمومی
special services خدمات مخصوص
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
technical services خدمات فنی
postal services خدمات پستی
emergency services اورژانس
welfare services خدمات رفاهی
we owe him for his services خدمات او هستم
we owe him for his services مدیون
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
personnel services خدمات کارمندی
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
civil services خدمات دولتی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
personnel services خدمات پرسنلی
secret services دستگاه محرمانه دولت
administrative services قسمتهای اداری
administrative services خدمات اداری
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
social services خدمات اجتماعی
wire services خبر گزاری
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military services قسمتهای نظامی
medical services خدمات پزشکی
loyal services خدمات صادقانه
joint services خدمات مشترک
tea services سرویس چای خوری
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
health services خدمات بهداشتی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
goods and services کالاها و خدمات
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
Commemoration services were held . مراسم یاد بودانجام شد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com