Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
advisory system
سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند
Other Matches
advisory
مشورتی
advisory control
کنترل مشورتی هواپیما
advisory department
بخش مشاوره
advisory area
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
advisory area
منطقه زیرپوشش اطلاعات
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
advisory signal
علامت هشدار
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
advisory service
دفتر مشاور
advisory services
خدمات مشورتی
advisory signal
علامت یادآوری کننده
military assistance advisory group (maag
هیئت مستشاری نظامی
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
system
سازگان
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system
سامانه
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
value system
نظام ارزشها
the system of
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
c.g.s. system
دستگاه سگث
system
جهاز
system
دستگاه
system
روش اصول
system
سلسله رشته
system
طریقه
system
ترتیب
system
همست
system
طرز اسلوب
system
نظام سیستم
system
نظام
system
نظم منظومه
system
سازمان
system
تشکیلات
system
قاعده رویه
system
سیستم
system
همستاد روش
system
رشته دستگاه
system
طرز روش
system
نظم ترتیب
system
اصول وجود
system
اسلوب
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
مجموعه سازمان
system
منظومه
system
سلسله
interphone system
سیستم تلفنی
irrigation system
شبکه ابیاری
induction system
سیستم مکش
isolated system
سیستم منزوی
System Monitor
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
system maintenance
تامین و نگهداری سیستم
system overhead
مازاد سیستم
system overhead
بالاسری سیتم
vantilating system
سیستم تهویه
information system
سیستم اطلاعاتی
information system
سیستم اطلاعات
system of ventilation
سیستم تهویه
system of units
دستگاه واحدها
system of units
سلسه احاد
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
integrate system
سیستم مجتمع
system of units
دستگاه یکانها
system of forces
دستگاه نیروها
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system mangement
مدیریت سیستم
system planning
طرح ریزی سیستم
system log
گزارش روزانه عملیات سیستم
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
makagonov system
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system floder
مخزن سیستم
system file
فایل سیستم
management system
سیستم مدیریت
management system
سیستم اداره
system engineering
مهندسی سیستم
market system
نظام بازار
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
system engineer
مهندس سیستم
system dynamics
شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
system dynamics
پویائی نظام
mature system
سیستم کامل
magnetic system
سیستم مغناطیسی
system generation
ایجاد سیستم
system log
شرح ماوقع سیستم
system loader
بارکننده سیستم
system library
کتابخانه سیستم
system interrupt
وقفه سیستم
limbic system
دستگاه کناری
london system
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system international
سیستم بین المللی
system installation
نصب سیستم
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
system implementation
پیاده سازی سیستم
system generator
مولد سیستم
lymphatic system
دستگاه لنفاوی
system generation
تولید سیستم
magnet system
سیستم اهنربایی
total system
سیستم کامل
filing system
نرم افزار مرتب سازی فایل
target system
سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system
سیستم هدفها
geniculostriate system
دستگاه مخطط زانویی
geocentric system
دستگاه زمین مرکزی
tandem system
سیستم دو پشته
system's design
مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design
طرح سیستم
system's design
ساختمان سیستم
system unit
محفظه سیستم
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
system time
ساعت سیستم
system time
زمان سیستم
freshwater system
سیستم لوله کشی اب شیرین
tax system
نظام مالیاتی
tectopulvinar system
دستگاه بامی- پروانهای
filing system
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
first signal system
دستگاه علامتی اول
fixer system
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
the vascular system
سلسله اوندهاومجراها
fixed system
توزیع ثابت اب
the nervous system
سلسله پیهای نباتی
text system
سیستم متن
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
formmal system
سیستم صوری
tetragonal system
دستگاه چهار گوشهای
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system
سیستم تلفن
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
system testing
ازمایش سیستم
system test
ازمون سیستم
household system
نظام تولیدخانوادگی
system programming
برنامه نویسی سیستم
hydraulic system
سیستم هیدرولیک
system programmer
برنامه نویس سیستم
ignition system
سیستم احتراق موتور
illuminating system
سیستم روشنایی
system program
برنامه سیستم
incentive system
نظام تشویقی
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system
آن قابل پیش بینی نیست
household system
نظام خانوادگی
system programs
برنامههای سیستم
system study
مطالعه سیستم
giorgi system
دستگاه جورجی
system standard
استانداردسیستم
system standard
معیار سیستم
system software
نرم افزار سیستم
system security
حفافت سیستم
system resource
وسیله سیستم
system resource
منبع سیستم
system resolution
تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset
راه اندازی مجدد سیستم
system prompt
اعلان سیستم
system priorities
تقدم های سیستم
system disk
دیسک سیستم
swiss system
سیستم سویس
planetary system
سیستم خورشیدی
planetary system
شمسی
planning system
نظام برنامه ریزی
point system
شرط بندی براساس امتیاز
supervisory system
سیستم نافر
polyphase system
دستگاه چندفاز
power system
شبکه نیرو
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
spoils system
سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
practical system
دستگاه یکانهای عملی
software system
سیستم نرم افزاری
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
swiss system
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
open system
سازگان باز
system analysis
سیستم انالیز
system analysis
تحلیل سیستم
operating system/
سیستم عامل دو
synchronous system
سیستم همگام
organ system
دستگاه
orthorhomobic system
دستگاه راست گوشه
parallel system
شبکه موازی
symmetrical system
جریان متقارن
payroll system
سیستم پرداخت حقوق
phonetic system
سیستم صوتی
social system
نظام اجتماعی
price system
نظام قیمت
serfdom system
نظام سرفی
recoil system
سیستم دافع
recoil system
دستگاه دافع توپ
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
serfdom system
نظام رعیتی
redox system
سیستم اکسایش- کاهش
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system
دستگاه علامتی دوم
russian system
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system
توزیع تناوبی
road system
شبکه راهسازی
road system
شبکه راهها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com