Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
aerial port squadron
گردان عملیات بارانداز هوایی
aerial port squadron
گردان بارانداز هوایی
Other Matches
aerial port
لنگرگاه هوایی
aerial port
باراندازی هوایی
squadron
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadron
اسکادران
squadron
دستهای از مردم گروه هواپیما
squadron
بخش
service squadron
قسمت خدمات دریای
service squadron
گروه خدمات
squadron leader
سرگرد هوایی
composite squadron
اسکادران مختلط
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
squadron leaders
سرگرد هوایی
amphibious squadron
گردان عملیات اب خاکی
aerial
آنتن
aerial
هوایی
aerial
آنتن هوایی رادیو
aerial
پاس به جلو
aerial
آنتن هوایی
t aerial
آنتن
aerial perspective
نمای هوایی
aerial photograph
عکس هوائی
aerial pickets
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
aerial platform
سکوی مخصوص بارریزی هوایی
aerial platform
سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
aerial mast
دکل انتن
aerial mine
مین آنتن دار
aerial navigation
ناوبری هوایی
aerial navigation
هوا نوردی
aerial radar
رادار هوایی
aerial pickets
پیکه هوایی
aerial map
عکس هوائی
aerial line
خط هوایی
aerial observation
دیدبانی هوایی
aerial antenna
آنتن
aerial burst
ترکش هوایی
aerial burst
انفجار هوایی
aerial cartwheel
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
aerial cartwheel
چرخ فلک بی دست
aerial delivery
پرتاب هوایی
aerial photogrammetry
فتوگرامتری هوائی
aerial delivery
پرتاب از راه هوا
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
aerial ropeway
خط هوایی ترن برقی
harp aerial
آنتن باد بزنی
high aerial
آنتن مرتفع
aerial photography
عکاسی هوائی
aerial archaeology
باستان شناسی هوایی
aerial circuit
آنتن هوایی
image aerial
آنتن تصویر
zigzag aerial
انتن دندانه ارهای
t type aerial
آنتن
aerial pickets
گشت هوایی
built in aerial
آنتن دستگاهی
aerial supply
تدارکات از راه هوا
aerial supply
آماد از راه هوا
aerial supply
آماد هوایی
aerial survey
نقشه براری هوائی
aerial survey
نقشه برداری هوایی
aerial switch
کلید انتن
aerial switching
کلیدزنی انتن
aerial ladder
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
aerial photogrammetry
فتوگرامتری هوایی
broadside aerial
تشعشع کننده عرضی
aerial fire support
پشتیبانی اتش هوایی
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
aerial ladder truck
ماشین آتشنشانی
magnet core aerial
آنتن با هسته آهنربایی
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
omni directional aerial
آنتنی که در هر راستایی عمل میکند
direction finding aerial
انتن جهت یابی
aerial target aquisition
هدف یابی هوایی
The pigeous peched on the television aerial .
کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند
last port
شیپور عزا
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
last port
شیپور خاموشی
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
way port
بندر سر راه
out port
بندر دور از مقصد
out port
بندرخارج از محوطه
port
شراب شیرین بارگیری کردن
port
در رو مخرج
port
دورازه
port
دهانه
port
درب درگاه
port
بردن
port
بندر ورودی
port
فرودگاه هواپیما
port
ببندر اوردن حمل کردن
port
درگاه
port
دماغه
port
مجرای عبورروغن
port
شیار هادی دهانه
port
مجرا
port
دروازه
port
روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
port
سمت چپ ناو
port
ریل اطراف ناو
port
ترابردن
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port
سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port
باب
port
مدخل
port
دریچه تبدیل برنامه
port
بندرگاه
port
بندر
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port
لنگرگاه
port
بندر گاه
port
روزنه
port
دریچه
port
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port
به آن وصل است را انتخاب کند
port
مامن مبدا مسافرت
port watch
پست نگهبانی بندر
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
put into port
وارد بندر شدن
registered port
بندر مشخص
sally port
دروازه بزرگ قلعه
sally port
درب ورودی بزرگ
port installations
تاسیسات بندری
sally port
دریچه
sally port
دروازه عبور از قلعه
port of embarkation
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port watch
نگهبان بندر
port of entry
بندر مقصد
port of entry
بندرمحل ورود
port of entry
مرز ورود کالا یا فرد به کشور
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
port of debarkation
بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of embarkation
بندر عزیمت
port of destination
بندر مقصد
secondary port
,
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
secondary port
بندر فرعی
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
treaty port
بندر پیمانی
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
modem port
قسمتقرارگیریمدم
keyboard port
قسمتاتصالصفحهکلید
car port
گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
car port
سایبان اتومبیل
Port-au-Prince
شهر پورت اوپرنس
port hand
دستسویچپ
transfer port
دریچهانتقال
supply port
درگاه تدارکاتی
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
terminal port
بندر مقصد
secondary port
subordinatestation : syn
secondary port
station secondary
serial port
مدخل سری
serial port
درگاه ترتیبی
video port
قسمتنمایش
printer port
قسمتاتصالبهچاپگر
supply port
درگاه تامین
ejection port
دهانهپرتاب
free port
بندر ازاد
destination port
بندر تحویل کالا
exhaust port
مجرای خروجی
exhaust port
دریچه خروجی
freeing port
شکاف یک طرفه
gas port
محفظه عبور گاز
gas port
میله تنظیم گاز
gas port
لوله عبور گاز
gun port
مزغل
hard port
فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port
ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
high port
حالت دست فنگ
destination port
بندر مقصد
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
controlled port
بندرکنترل شده
port of call
بندر توقف
port of call
بندر لنگراندازی
port of call
بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
admission port
دریچه پذیرش
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
captain of the port
افسر انتظامات بندر
admission port
سوپاپ ورودی
cargo port
دریچه بارگیری ناو
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
control port
درگاه کنترل
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
high port
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
home port
پایگاه اصلی
parallel port
درگاه موازی
midi port
دریچه یا درگاه IDI
port complex
لنگرگاه
minor port
بندر کوچک
port complex
مجتمع بندری
port arms
فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
port arms
پیش فنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com