English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (11 milliseconds)
English Persian
agent net شبکه اطلاعاتی
Search result with all words
agent provocateur مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
free agent بازیگر بدون قرارداد
agent پیشکار
agent نماینده
agent گماشته وکیل
agent مامور
agent عامل
agent کاگزار
agent واسطه عامل
agent فرستنده
agent عامل اطلاعاتی
agent نماینده عامل شیمیایی خرج
agent عنصر
agent ماده
agent واسطه
agent ارگان
agent وکیل
agent مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
travel agent سفرچین
travel agent سفر ارا
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
absorbing agent عامل جذب
accelerating agent ماده تسریع کننده
accelerating agent کاتالیزور
acetylating agent عامل استیل دار کننده
acetylizing agent عامل استیل دار کننده
acidulating agent اسیدی کننده
acidulating agent ماده اسیدی کننده
action agent مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
acylating agent عامل اسیل دار کننده
addition agent ماده افزودنی
addition agent عامل افزودنی
adhesion agent مایه چسب افزا
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
adhesion agent چاشنی چسب افزا
adhesion agent عامل چسبندگی
aerating agent هوادهنده
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
agent de change دلال ارزی
agent officer افسر عامل پرداخت
agent representative عامل
air entraining agent هواده
air entraining agent عامل هوادهنده
alkylating agent عامل اکلیل دار کننده
alkylation agent عامل الکیل دار کننده
alloying agent عنصر الیاژی
anticrop agent عامل ضد غلات
anticrop agent عامل ضدمحصولات کشاورزی
antimateriel agent عامل فساد اماد
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
biological agent عامل میکربی
biological agent عامل زیستی
bleaching agent عامل رنگبر
blister agent عامل تاول زا
blister agent گاز تاول زا
blood agent مدت پرواز
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
blowing agent عامل پف کننده
break bulk agent عامل تفکیک محصولات
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
catalytic agent عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
chelating agent عامل کی لیت ساز
chemical agent عامل شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chlorinating agent عامل کلردار کننده
choking agent عامل خفه کننده
choking agent گاز خفه کن
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
coloring agent ماده رنگ
coloring agent رنگ مصرفی
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
commission agent حق العمل کار
complexing agent عامل کمپلکس کننده
complexing agent عامل کمپلکس دهنده
confusion agent عامل گیج کردن دشمن
confusion agent عامل گیج کننده
consular agent کنسول
consular agent نایب کنسول
consular agent قائم مقام کنسول
consular agent نماینده کنسولی
cooling agent عامل سرد کننده
counter agent عامل خنثی کننده
curing agent سختگر
customs agent واسطه گمرک
customs agent کارگزار گمرک
customs agent واسطه کارهای گمرکی
customs agent نماینده گمرکی
cyanogen agent عامل سیانید
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
defoamer agent کف زدای
defoliating agent عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
degreasing agent عامل پاک کننده روغن
del credere agent نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
demasking agent عامل عریانساز
detonating agent عامل منفجر کننده
Other Matches
mercantile agent نماینده
masking agent عامل پوشاننده
manufacturers' agent نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent نماینده سازنده
law agent نماینده قضایی
manufacturer's agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده تولیدکننده
warning agent گند گاز
law agent نماینده حقوقی
mercantile agent بازرگانی
nerve agent عامل شیمیایی عصبی
nerve agent گازعصب
press agent مامور اگهی و تبلیغ
precipating agent عامل رسوب دهنده
oxidizing agent عامل اکسنده
oxidizing agent عامل اکسیداسیون
proxy agent نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
overseas agent نماینده درکشور بیگانه
overseas agent نماینده خارجی
news agent خبرگزار
news agent روزنامه فروش
land agent دلال معاملات ملکی
insurance agent نماینده بیمه
foaming agent عامل کف زای
fluxing agent ماده گدازاور
fluxing agent شارژ
fluorinating agent عامل فلوئوردار کننده
fixing agent عامل تثبیت
filming agent چسباننده
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
factoring agent عامل تنزیل
executive agent شعبه اجرایی
forwarding agent عامل حمل و نقل
forwarding agent واسطه حمل و نقل
insurance agent عامل بیمه
incapacitating agent گازبیهوشی
incapacitating agent عامل بیهوش کننده
igniting agent عامل احتراق
house agent دلال خانه
fusing agent عامل ذوب
forwarding agent نماینده حمل و نقل
forwarding agent متصدی حمل ونقل
executive agent عامل اجرایی
undercover agent مامورتحقیق مخففی
vomiting agent گازاستفراغ اور
vesicant agent عامل شیمیایی تاول زا
vesicant agent گاز تاول زا
universal agent وکیل مطلق الوکاله
universal agent وکیل تام الاختیار
toxic agent گاز سمی
toxic agent عامل شیمیایی سمی
toxic agent ماده سمی
thickening agent عامل غلیظ کننده
vomiting agent عامل تهوع اور
wetting agent ماده خیس کننده
undercover agent کارآگاه مخففی
washing agent مواد شوینده
stripping agent رنگ زدا
stripping agent ماده رنگ بر
publicity agent نمایندهافکارعمومی
estate agent فروشندهزمینوملک
secret agent جاسوس
secret agent مامور مخفی
wetting agent عامل خیس کننده
stripping agent عامل رنگ گیر
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
sequestering agent عامل کمپلکس دهنده
scholastic agent شاگرد پیدا کن
scholastic agent دلال تدریس
sales agent نماینده فروش
resolving agent عامل تفکیک کننده
releasing agent عامل رهاکننده
reducing agent عامل کاهنده
psychochemical agent گاز عصبی
psychochemical agent عامل عصبی
sequestering agent عامل منزوی کننده
shiping agent کارگزار بارگیری کشتی
sole agent نماینده منحصر بفرد
sole agent نماینده انحصاری
smoke agent ماده دودانگیز
smoke agent عامل شیمیایی دودانگیز
shipping agent نماینده شرکت کشتیرانی
shipping agent اژانس حمل
shipping agent موسسه حمل کالا
shipping agent شرکت حمل
shiping agent حق العمل کار بارگیری کشتی
psychoactive agent ماده روانگردان
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent عامل دو جانبه
drying agent خشک کننده
dispersing agent عامل پاشنده
emulsifying agent عامل امولسیون کننده
diplomatic agent وزیرمختار کاردار
diplomatic agent سفیر
developer agent ماده فهور
developer agent عامل فهور
diplomatic agent مامور سیاسی
home service agent نماینده فروش داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com