English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
aggregate expenditures مخارج کل
aggregate expenditures هزینههای کل
Other Matches
expenditures هزینه ها
expenditures مخارج
government expenditures هزینههای دولت
See if you can regulate the expenditures . ببین می توانی هزینه ها رامنظم کنی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
capital expenditures هزینههای سرمایهای
budget expenditures مخارج بودجه
accrued expenditures هزینه های اضافی
national expenditures هزینههای ملی
national expenditures مخارج ملی
With such ruinous expenditures . با این هزینه های کمر شکن
welfare expenditures مخارج رفاهی
wasteful expenditures مخارج بیهوده
tax expenditures مخارج مالیاتی
public expenditures مخارج عمومی
noncash expenditures مخارج غیر نقدی
Limit your expenditures to what is essential . مخارجتان رافقط صرف ضروریات بکنید
aggregate مجموعهای از اشیا داده
aggregate مجموع جمع کردن
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate انبوه توده
aggregate تراکم
aggregate جمع
aggregate جمع شدن
aggregate توده کردن
aggregate ارقام کلی
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate مجموعه
aggregate توده
aggregate مصالح دانهای
aggregate بهم پیوسته
aggregate انبوهه
aggregate انبوه سنگدانه
aggregate کل
aggregate کلوخه مصالح سنگی
aggregate مصالح دانه بندی
aggregate جمع امده
aggregate جمع شده
aggregate متراکم متراکم ساختن
data aggregate متراکم سازی داده ها
data aggregate مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
data aggregate تراکم داده ها
fine aggregate مواد دانه ریز
fine aggregate مواد ریز
fine aggregate مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
data aggregate دادههای متراکم
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
coarse aggregate مصالح درشت دانه
aggregate function عمل جمعی
aggregate interlocking بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate demand تقاضای کل
aggregate consumption مصرف کل
aggregate operator عملگر جمعی
aggregate particles خردههای انبوهیده
aggregate particles خردههای انبوه شده
aggregate saving پس انداز کل
aggregate supply عرضه کل
aggregate output تولید کل
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
aggregate batcher تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate demand function تابع تقاضای کل
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
aggregate production function تابع تولید کل
aggregate batching plant دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com