English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
aggregate interlocking بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
Other Matches
interlocking حلقوی بافتن
interlocking قفل شدن
interlocking بلوکه شدن
interlocking اتصال دادن تزویج شدن
interlocking پیوستن
interlocking متصل شدن
interlocking بهم پیچیدن
interlocking درهم بافتن
interlocking بهم قفل کردن
interlocking بهم ارتباط داشتن
interlocking در هم گیرکردن
interlocking بهم پیوستن
interlocking مسدودشدن بلوکه
interlocking سد
interlocking قفل
interlocking بافت با قلاب
interlocking وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking همبند کردن
interlocking گلیم بافی ابتداء فرش
single interlocking یک پیچه
interlocking tile اجر سفال روی شیروانی
interlocking pipe لوله هم بند
interlocking directorate حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
interlocking directorate مدیریت واحد
aggregate ارقام کلی
aggregate مجموعهای از اشیا داده
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate انبوهه
aggregate مجموعه
aggregate توده کردن
aggregate جمع امده
aggregate جمع شده
aggregate متراکم متراکم ساختن
aggregate بهم پیوسته
aggregate تراکم
aggregate جمع
aggregate جمع شدن
aggregate انبوه توده
aggregate توده
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate مصالح دانهای
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate کل
aggregate مجموع جمع کردن
aggregate کلوخه مصالح سنگی
aggregate انبوه سنگدانه
aggregate مصالح دانه بندی
coarse aggregate مصالح درشت دانه
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
data aggregate متراکم سازی داده ها
data aggregate دادههای متراکم
data aggregate تراکم داده ها
fine aggregate مواد دانه ریز
fine aggregate مواد ریز
fine aggregate مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
aggregate supply عرضه کل
data aggregate مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
aggregate batcher تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate consumption مصرف کل
aggregate expenditures مخارج کل
aggregate expenditures هزینههای کل
aggregate function عمل جمعی
aggregate saving پس انداز کل
aggregate operator عملگر جمعی
aggregate output تولید کل
aggregate particles خردههای انبوهیده
aggregate particles خردههای انبوه شده
aggregate demand تقاضای کل
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
aggregate batching plant دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate demand function تابع تقاضای کل
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
aggregate market supply عرضه کل بازار
aggregate production function تابع تولید کل
aggregate market demand تقاضای کل بازار
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com