Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
aggregate production function	تابع تولید کل
Other Matches
aggregate function	عمل جمعی
aggregate demand function	تابع تقاضای کل
production function	تابع تولید
homogeneous production function	تابع تولید همگن
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
linear homogenous production function	تابع تولید خطی همگن
aggregate	انبوه سنگدانه
aggregate	کل
aggregate	دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate	ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate	بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate	مجموعهای از اشیا داده
aggregate	کلوخه مصالح سنگی
aggregate	جمع شده
aggregate	تراکم
aggregate	جمع امده
aggregate	انبوه توده
aggregate	بهم پیوسته
aggregate	جمع
aggregate	مجموع جمع کردن
aggregate	جمع شدن
aggregate	توده کردن
aggregate	مصالح دانه بندی
aggregate	مصالح دانهای
aggregate	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate	توده
aggregate	انبوهه
aggregate	مجموعه
aggregate	ارقام کلی
aggregate	متراکم متراکم ساختن
aggregate output	تولید کل
aggregate operator	عملگر جمعی
aggregate interlocking	بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate expenditures	هزینههای کل
aggregate expenditures	مخارج کل
aggregate demand	تقاضای کل
aggregate consumption	مصرف کل
aggregate batcher	تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate particles	خردههای انبوهیده
aggregate particles	خردههای انبوه شده
data aggregate	مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
data aggregate	دادههای متراکم
data aggregate	متراکم سازی داده ها
fine aggregate	مواد دانه ریز
fine aggregate	مواد ریز
fine aggregate	مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
data aggregate	تراکم داده ها
coarse aggregate	مصالح دانه بندی درشت
coarse aggregate	مصالح درشت دانه
classification of aggregate	طبقه بندی خاکدانه ها
aggregate saving	پس انداز کل
aggregate supply	عرضه کل
uniform aggregate	مصالح ریزدانه یکنواخت
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع
aggregate market demand	تقاضای کل بازار
aggregate batching plant	دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate cement ratio	نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate flow diagram	نمودار تهیه مصالح
aggregate market supply	عرضه کل بازار
production	محصول عمل
production	تولید محصول
production	اقامه
production	ارائه
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production	حاصل دادن
production	ارائه ساخت
over production	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production	ساخت مواد برای فروش
production	تولید دستهای
production	تولید حجم بزرگ محصولات
production	سرعت ساخت محصول
production	کنترل ساخت یک محصول
production	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
over production	محصول زیادی
production	ایجاد
production	فرآورده کارگاه
production	تولید کردن
production	فراوری
production	تولید
production	عمل اوری ساخت
production	فراورده محصول
production	استخراج
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
mass production	تولید ماشینی
mass production	تولید انبوه
means of production	ابزار تولید
energy production	تولید نیرو
means of production	وسایل تولید
mechanical production	تولید ماشینی
factor of production	عامل تولید
energy production	تولید انرژی
mode of production	شیوه تولید
pilot production	تولید نمونه
mode of production	وجه تولید
elasticity of production	کشش تولید
period of production	دوره تولید
mode of production	طرز تولید
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
mass production	تولید بمقدارزیاد
forces of production	نیروهای تولید
food production	تولید غذا
flow of production	گردش تولید
flow of production	جریان تولید
electricity production	تولیدالکتریسیته
production adviser	مشاوره محصولات
production desk	میزمحصولات
factory production	تولید کارخانهای
production of sound	تولیدات صدا
production platform	سکویتولیدات
track production	شروع تعقیب هدف
full production	تولید کامل
full production	تولید در حداکثرفرفیت
production run	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
ingot production	تولید شمش
track production	فهور هدف
mass production	بس فراوری
volume of production	حجم تولید
power of production	نیروی تولید
production control	کنترل تولید
production process	روند ساخت
production process	جریان تولید
production process	فرایند تولید
production planning	برنامه ریزی تولید
production cost	هزینه تولید
production cost	ارزش ساخت
production period	دوره تولید
production program	برنامه تولید
production programme	برنامه تولید
production routine	روال تولید
production coefficient	ضریب تولید
production capacity	فرفیت تولید
production base	مبنای تولید یا تولیدات ملی
production account	حساب تولید
production technique	روش فنی تولید
production technique	فن تولید
production rule	تولید
production rule	قاعده
production part	بخش تولید
production overheads	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production time	زمان ساخت
relations of production	رابطه تولید
roundabout production	تولید با کارائی بیشتر
scale of production	مقیاس تولید
series production	سری سازی
surplus production	تولید اضافی
surplus production	مازاد تولید
surplus production	فزونی تولید
production time	زمان تولید
production gap	شکاف تولید
production frontier	مرز تولید
production of oil	استخراج نفت
production missile	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production method	روش تولید
production management	مدیریت تولید
production efficiency	کارائی تولید
production efficiency	کارائی در تولید
production engineer	مهندس تولید
production facility	سهولت تولید
production index	شاخص تولید
production line	خط تولید
production factors	عوامل تولید
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
batch production	تولیدانبوه
aliterary production	فراورده یا محصول ادبی تالیف
census of production	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
cost of production	هزینه تولید
census of production	امار سرشماری
aliterary production	تصنیف
factors of production	عوامل تولید
census of production	امارگیری در خصوص تولید
batch production	تولید زیاد یک نوع کالا
branches of production	شاخههای تولید
production lines	خط تولید
mass-production	تولید انبوه
branches of production	رشتههای تولید
agents of production	عوامل تولید
bulk production	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production	تقسیم سوخت درفروف کوچک
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
pilot line production	تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
pig iron production	تولید اهن خام
piece production cost	ارزش تولید قطعه
production indifference curve	منحنی بی تفاوتی تولید
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
mass production of goods	تولید توده وار کالا
mass production of goods	تولید انبوه کالا
multi stage production	تولید چند مرحلهای
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
production control room	اتاقکنترلمحصولات
production of electricity by the generator	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
production video switcher	دکمهنمایشگرمحصولات
steps in the production of electricity	مراحلتولیدالکتریسیته
labor intensive production	تولید کاربر
To step up ( increase ) production.	سطح تولید رابالابردن
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
additional production personnel	عوامل دیگر تولد
production planning and control	برنامه ریزی و کنترل تولید
fixed production coefficients	ضرایب تولید ثابت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com