Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English
Persian
aiming circle
زاویه یاب فرماندهی
Other Matches
aiming
نشانه روی
aiming
دید
aiming post
شاخصهای نشانه روی
aiming post
شاخص
aiming point
نقطه نشانی
aiming light
چراغ شاخص
aiming light
چراغ نشانه روی
aiming group
دستگاه مثلث گیری
aiming field
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming group
عوامل مثلث گیری
automatic aiming
تعقیب خودکار
aiming test
ازمون هدف گیری
aiming symbol
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming stake
دستک نشانه روی
aiming stake
شاخص کوچک
aiming post light
چراغ شاخص
aiming post sleeve
غلاف شاخص
aiming post sleeve
روپوش شاخص
circle eight
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
inner circle
دایرهداخلی
circle
دورزدن
circle
دایره
circle
محیط دایره
circle
محفل حوزه
circle
قلمرو
circle
مدورساختن
circle
دور
circle
گرفتن احاطه کردن
circle
جفتی
circle
دویدن در مسیر منحنی
stress circle
دایره تنش
tactile circle
دایره بساوشی
the vicious circle
دور تسلسل
three point circle
قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
tip circle
دوره نوک
turning circle
دایره چرخش ناو
turning circle
دایره گردش
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical circle
دایره قائم
stalder circle
چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
stalder circle
اشتادلر
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
mohr's circle
دایره موهر
mohr's circle
دایره مور
north circle
دایره شمالگان
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
pitch circle
دایره گام
root circle
دوره پای دندانه
semi circle
نیم دایره
small circle
دایره صغیره سماوی
small circle
دایره صغیره
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
traffic circle
دایرهی یک طرفه
central circle
دایرهوسط
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
circumscribed circle
دایره محیطی
[ریاضی]
circle chart
نمودار دایره ای
[ریاضی]
unit circle
دایره واحد
[ریاضی]
vicious circle
<idiom>
دلیل وتاثیری بانتیجه بد
come full circle
<idiom>
کاملا برعکس
centre circle
دایرهمرکزی
goal circle
محدودهگل
on-deck circle
دررویدایره
outer circle
دایرهخارجی
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
restricting circle
دایرهممنوعه
station circle
چرخههواشناسی
striking circle
دایرهبرخورد
circle chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
vicious circle
دور معیوب
center circle
دایره میانی
circle dodge
گریز از حریف در مسیرمنحنی
circle graph
نمودار دایرهای
circle of influence
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle
دایره رنگها
diffusion circle
دایره پخش
dip circle
میل سنج
elevation circle
قطاع درجه
face off circle
هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
center circle
دایره وسط زمین
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
vicious circle
دور و تسلسل
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
altitude circle
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
antarctic circle
مدار قطب جنوب
arc de circle
خمش
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
Arctic Circle
مدار قطب شمال
azimuth circle
سمت نما
azimuth circle
سمت گیر
azimuth circle
دایره سمتیه
flank circle
جفتی خرک
hip circle
چرخ جلو روی پارالل
hour circle
دایره ساعتی
hole circle
گردی سوراخ
hour circle
نصف النهار حلقه مدرج
half circle
چرخش نمیدایره ژیمناست
great circle
دایره عظیمه سماوی
great circle
دایره عظیمه
great circle
بزرگترین دایره محیط یک کره
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
giant circle
افتاب شکسته
leg circle
جفتی
kick circle
دایره 8/81 متری وسط میدان
inscribed circle
[of a triangle]
دایره
[محاطی مثلث]
[ریاضی]
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
perimeter
[circumference]
of a circle
محیط دایره
secondary great circle
دایره عظیمه ثانویه
vicious circle of poverty
دور باطل فقر
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
tip circle diameter
قطر دوره نوک
centre face-off circle
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
great circle route
کمان دایره عظیمه
centre of crest circle
مرکز انحنای ستیغ
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
center ice circle
داره میانی زمین
great circle route
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
free throw circle
دایره پرتاب ازاد
the power of a point with respect to a circle
قوت یک نقطه نسبت به یک دایره
[ریاضی]
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com