Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
aiming post sleeve	غلاف شاخص
aiming post sleeve	روپوش شاخص
Other Matches
aiming post	شاخص
aiming post	شاخصهای نشانه روی
aiming post light	چراغ شاخص
aiming	نشانه روی
aiming	دید
aiming circle	زاویه یاب فرماندهی
aiming light	چراغ شاخص
aiming field	نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming group	عوامل مثلث گیری
aiming group	دستگاه مثلث گیری
automatic aiming	تعقیب خودکار
aiming point	نقطه نشانی
aiming light	چراغ نشانه روی
aiming stake	شاخص کوچک
aiming stake	دستک نشانه روی
aiming symbol	ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming test	ازمون هدف گیری
have something up one's sleeve <idiom>	چیزی سری نگه داشتن
sleeve	هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve	سردست
sleeve	روپوش سردست
sleeve	مهره ماسوره
sleeve	بوش
sleeve	موف مفصل
sleeve	غلاف
sleeve	روکش
sleeve	دراستین داشتن
up one's sleeve <idiom>	برای روز مبادا
sleeve	پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve	استین
sleeve	جلد
sleeve	پوسته
sleeve	استین زدن به
sleeve	پرچم بادنما
kimono sleeve	آستینکیمونو
center sleeve	مرکز مجوف
driving sleeve	استوانه گرداننده
center sleeve	مرغک ماشین تراش
clamping sleeve	مفصل مهار کننده
pagoda sleeve	آستینپاگودا
dolman sleeve	استین گشاد و اویخته
mast sleeve	روکشدکل
puff sleeve	آستینپفی
raglan sleeve	برشحلقهآستین
roller sleeve	روکشدورانی
threaded sleeve	غلافپیچدار
tailored sleeve	آستینکتی
sleeve strap	نوارسرآستین
adapter sleeve	پوسته تطبیق دهنده
short sleeve	کوتاهیآستین
shirt sleeve	آستینپیراهن
three-quarter sleeve	آستینسهربع
set-in sleeve	نوارجادکمهای
card up one's sleeve <idiom>	برای روز مبادا نگهداشتن
cable sleeve	محلاتصالکابل
to pull any one's sleeve	استین کسیرا کشیدن
to pull any one's sleeve	کسیرا متوجه سخن خود کردن
to pull any one by the sleeve	استین کسیرا کشیدن
to pull any one by the sleeve	کسیرا متوجه سخن خود کردن
sleeve brick	اجر مشبک
stabilizing sleeve	پرده متعادل کننده گلولههای منور
epaulet sleeve	آستیناپلدار
stabilizing sleeve	غلاف متعادل کننده
laugh in one's sleeve	زیر لب خندیدن
sleeve target	هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve link	دکمه زنجیری
sleeve joint	اتصال با بوش
sleeve emblem	علایم سراستین
sleeve emblem	علامت سردست
sleeve coupling	تزویج مفصلی
sleeve coupling	پیوست تزویجی
to twitch one by the sleeve	استین کسیرا کشیدن
stabilizing sleeve	غلاف تثبیت کننده
batwing sleeve	آستینکیمانو
bishop sleeve	آستینمچدار
cap sleeve	آستینافتاده
driving sleeve	مهره ماسوره
flex sleeve	سیمروکشدار
floating sleeve	آستینبلندآزاد
insulating sleeve	روکشعایقکار
hanging sleeve	آستینآویزان
wear one's heart on one's sleeve <idiom>	نشان دادن تمام احساسات
sleeve strap loop	بستنوارسرآستین
leg-of-mutton sleeve	آستینپفیبلند
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
cable jointing sleeve	موف انشعاب
body fit sleeve	پوسته یا غلاف مناسب
post	بدیوار زدن
first post	شیپور خبر شبانه
out post	پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post	نگهبانی
out post	نگهبان
ex post	واقعی
ex post	عملی
ex post	بوقوع پیوسته
ex post	به اعتبار گذشته
to post up	تکمیل کردن
the post has come	پست وارد شد
to post up	مطلع کردن کامل دادن به
the post has come	پست رسید
the post has come	پست امد
last post	شیپور خاموشی
last post	شیپورعزا
post-	عجله
post	ستون
post	صندوق پست تعجیل
post	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post	پست کردن
post	دیرک ستون
post	تیر
post	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-	صندوق پست تعجیل
post-	سیستم پستی پستخانه
post-	بسته پستی
post-	مجموعه پستی
post-	نامه رسان پستچی
post-	چاپار
post-	پست
post	وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post	وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post	تیرعمودی
post	جرز
post	پست نظامی
post	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post	ارسال سریع پست کردن
post	عجله
post	سیستم پستی پستخانه
post	بسته پستی
post	مجموعه پستی
post	نامه رسان پستچی
post	چاپار
post	پاسگاه
post	مقام مسئولیت
post	شغل
post	چوب تقویت
post	مربوط به پست
post	گماردن نگهبان قرار دادن
post	محل ماموریت موضع
post	پادگان قرارگاه
post	پایگاه
post	اگهی کردن اعلان کردن
post	پست
post-	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-	مربوط به پست
post-	چوب تقویت
post-	وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-	دیرک ستون
post-	جرز
post-	تیرعمودی
post-	تیر
post-	پست کردن
post-	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-	ستون
post-	وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
post-	بدیوار زدن
post-	پاسگاه
post-	شغل
post-	پایگاه
post-	پست نظامی
post-	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-	پادگان قرارگاه
Would you post this for me, please?	ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post-	اگهی کردن اعلان کردن
post-	محل ماموریت موضع
post-	ارسال سریع پست کردن
post-	مقام مسئولیت
relay post	پست رابط ستون
post race	مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post tensioning	پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post property	اموال پادگانی
relay post	پست رابط پست واسطه
railing post	میله نرده
post restante	پست رستانت
quota post	پست دایمی
post town	شهری که پستخانه مستقل دارد
post time	زمان شروع اسبدوانی
post test	پس ازمون
quota post	شغل دایمی
post strike	بعد از تک هوایی
post strike	بعد از اجرای تک
post script	SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post road	جاده چاپارخانه دار
post road	جاده پستی
post restante	پست رستان
post union	اتحاد پستی بین المللی
post property	اموال پادگان
post obit	قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial	بعد از ازدواج
post multiplication	پس ضرب
post mortem	پس از واقعه
post mortem	پس از مرگ
post mortem	پس از واقع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com