English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
air area operations عملیات منطقه هوایی
Other Matches
f.of operations حوزه عملیات
operations عملیات
operations نحوه استفاده ازدستگاهها
terminal operations عملیات اسکلهای
terminal operations عملیات بارانداز
operations analysis تجزیه و تحلیل عملیات
operations code کد عملیاتی
operations code رمز عملیاتی
operations detachment قسمت مسئول عملیات
operations detachment عنصرعملیات رسد عملیات
theater of operations صحنه عملیات
airmobile operations عملیات متحرک هوایی
maritime operations عملیات دریایی یا ناوگانی
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
flight operations عملیات پرواز
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
night operations عملیات شبانه
logical operations عملیات منطقی
deputy for operations معاونت عملیات
denial operations عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
denial operations عملیات ممانعتی
operations personal پرسنل عملیات
covert operations عملیات پنهانی
stability operations عملیات تامین ثبات داخلی
concept of operations روش اجرای عملیات
concept of operations تدبیر عملیات
base of operations پایگاه عملیات
psychological operations عملیات روانی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
building operations عملیات ساختمانی
combat operations مرکز عملیات رزمی
radiological operations عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
chemical operations عملیات شیمیایی
clearing operations عملیات مین روبی
concrete operations عملیات عینی
over the beach operations عملیات کرانهای
stability operations عملیات ارام سازی
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
covert operations عملیات مخفی
operations research تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations research تحقیق در عملیات
operations room اتاق عملیات
operations room centre combatinformation: syn
continuity of operations تسلسل عملیات
continuity of operations مداومت عملیات
over the beach operations عملیات ساحلی
clearing operations عملیات پاک کردن مین
airmobile operations عملیات هوارو
air operations عملیات هوایی
air operations میز ردنگاری هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
formal operations عملیات صوری
Military operations. عملیات نظامی
computer operations manager مدیر عملیات کامپیوتر
black market operations عملیات بازار سیاه
open market operations عملیات بازار ازاد
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
the four basic arithmetic operations چهار عمل اصلی [ریاضی]
data transfer operations عملیات انتقال داده
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
Counter – espionage operations k. عملیات ضد جاسوسی
air ground operations عملیات مشترک زمینی وهوایی
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
assistant chief of staff, g (operations معاونت عملیات
assistant chief of staff, g (operations رکن سوم اداره سوم
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area رشته [دانشی]
area قلمرو
area فضا
area مساحت
area شاخه [دانشی]
area گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area ناحیه
area پهنه
area سطح
I know the area more or less . کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area محوطه
area منطقه
area حوزه
no-go area منطقهممنوعه
area مساحت سطح
area پهنک
area سطح مقطع
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area عرصه
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
pyramidal area ناحیه هرمی
rainfall area منطقه بارش ناحیه بارندگی
rainfall area پهنه باران
prohibited area منطقه منع اتش
overflow area ناحیه سرریز
output area ناحیه خروجی
rear area منطقه عقب
output area خروجی
piston area سطح پیستون
playing area محدوده زمین
position area منطقه مواضع
output area ناحیه
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
marketing area منطقه توزیع کالا
impact area منطقه اصابت گلوله ها
lethal area منطقه کشندگی
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
launching area محل پرتاب موشک
launching area منطقه به اب زدن ناوها
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area منطقه شروع حمله
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه فرود
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
kill area منطقه کشندگی
keel area ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
irrigable area زمین قابل ابیاری
interference area ناحیه ی تداخل امواج
intake area منطقه ابگیر
input area ناحیه ورودی
living area منطقه زندگی
lodgment area منطقه استقرار
lodgment area منطقه استراحت یا فرود در سر پل
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
gross area پهنه ساختمان
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
open area فضای ازاد
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
lethal area منطقه تلفات
homogeneous area منطقه یکدست
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
motor area ناحیه حرکتی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
military area منطقه نظامی
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
magazine area محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
impact area محل اصابت
industrial area منطقه صنعتی
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
area code کد سه رقمی
area codes کد سه رقمی
area of ice منطقهپوشیدهازیخ
contest area زمینمسابقه
games area محوطهبازی
hitting area سطحضربه
loading area قسمتلودینگ
maintenance area قسمتنگهداریوتنظیم
parking area فضایپارکینگ
work area ناحیه کاری
wing area مساحت بال
turnout area ابخور یک ابگیر توزیع
underdeveloped area منطقه توسعه نیافته
user area فضای مخصوص استفاده کننده
vital area منطقه حیاتی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
vulnerable area منطقه اسیب پذیر
vulnerable area منطقه اسیب پذیری هدف
wernicke's area ناحیه ورنیکه
winding area سطح سیم پیچی
picnic area منطقهپیکنیک
precipitation area منطقهبارش
pressed area ناحیهفشردهشده
area of a disc مساحت دایره [ریاضی]
area of a circle مساحت دایره [ریاضی]
area of a disc مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
area of a circle مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
area of a triangle مساحت مثلث
holding area منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
rest area منطقهاستراحت
safety area مهرهایپشتدست
threshing area محلکوبیدن
working area محوطهاستخراج
grey area جنبهگنگقضیهای
girthed area سطح جانبی [ریاضی]
dry area [شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
area under cultivation سطح زیر کشت
sales area حیطه فروش
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
rendezvous area منطقه تجمع موقت
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
safe area منطقه امن
safe area منطقه بی خطر
sail area قسمت بادگیر کشتی
sail area سطح بادبان
sales area بازار فروش
scan area ناحیه پیمایش
sectional area سطح مقطع
seepage area حوزه تراوش
roof area سطح بام
retention area قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
rendezvous area منطقه تجمع
rendezvous area وعده گاه
rendezvous area موضع انتظار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com