Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
Other Matches
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft control unit
قسمت کنترل هواپیما
modification
تعدیل
modification
اصلاح
modification
اصلاح مدل
modification
بهبودبخشیدن
modification
تغییر شکل دادن
modification
تعویض مدل
modification
بهتر کردن مدل
modification
تغییر وتبدیل
modification
پیرایش اصلاح
modification
تغییر شکل بلوری
modification
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
modification
تغییر اعمال شده به چیزی
modification
بهسازی
modification
تبدیل
modification
تصرف در معنی
modification
تغییر
address modification
اصلاح نشانی
address modification
پیرایش نشانی
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
data modification
اصلاح داده ها
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
ammunition modification
بهبودمهمات
modification factor
ضریب تعدیل کننده
behavior modification
تغییر رفتار
modification number
شماره نوسازی وسیله
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modification order
سفارش اصلاحی
address modification
اصلاح آدرس
modification work order
حکم کار نوسازی
modification work order
برگ درخواست نوسازی
aircraft
طیاره
aircraft
هواپیما
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
landing aircraft
هواپیمای در حال فرود
large aircraft
هواپیمای بزرگ
civil aircraft
هواپیمای غیر نظامی
anti aircraft
پدافند هوایی
anti aircraft
ضد هوایی
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
assault aircraft
هواپیمای هجومی
integrated aircraft
هواپیمای یک پارچه
active aircraft
هواپیمای فعال
active aircraft
هواپیمای درگیر در رزم
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
tailless aircraft
هواپیمای بی دم
axial of an aircraft
محور هواپیما
ultralight aircraft
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
unmanned aircraft
هواپیمای بدون سرنشین
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
shipboard aircraft
هواپیمای ناو پایه
marine aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft defective
هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine
موتور هواپیما
aircraft section
قسمت هواپیمایی
aircraft guide
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover
تبادل کنترل هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft rigging
تنظیم نهایی هواپیما
aircraft plotter
وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plumping
لوله کشی هواپیما
aircraft records
اسناد هواپیما
aircraft defective
هواپیمای معیوب
aircraft section
رسدهواپیمایی
aircraft system
سیستم ساختمان هواپیما
aircraft structure
ساختمان هواپیما
program aircraft
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
aircraft accident
سانحه هوایی
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft arresting
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
aircraft arrestment
عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment
مهارکردن هواپیما
aircraft battery
منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft specification
خصوصیات هواپیما
aircraft repair
تعمیر هواپیما
The aircraft got off the ground .
هواپیما اززمین بلند شد
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
one aircraft was shot down
سرنگون گردید
aircraft carriers
carrier : syn
anti-aircraft
ضد هواپیما
aircraft carriers
ناو هواپیمابر
aircraft carrier
carrier : syn
aircraft carrier
ناو هواپیمابر
light aircraft
هواپیمای سبک
one aircraft was shot down
یک هواپیما
aircraft company
شرکت ساخت هواپیما
[اقتصاد]
passenger aircraft
هواپیمای مسافربری
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
maritime aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
awaiting aircraft availability
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
awaiting aircraft availability
زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft mission equipment
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
attack aircraft carrier
ناو هواپیمابر تهاجمی
The lights of the aircraft were blinking.
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
heavier than air aircraft
هواپیمای سنگین تر از هوا
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
fixed wing aircraft
هواپیما با بال ثابت
lighter than air aircraft
هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft maintenance truck
کامیونتعمیرهوایی
anti-aircraft missile
گلولهموشکضدهوایی
aircraft accident report
گزارش سانحه هوایی
aircraft log book
بایگانیها هواپیما
aircraft gun laying
رادار هواپیما
variable geometry aircraft
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting hook
قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft role equipment
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
control
بازرسی
control
کنترل بازبینی
control
فرمان
control
نظارت
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
control
کاربری
control
کنترل
control
نظارت کردن تنظیم کردن
self control
خودداری
control
نظارت و ممیزی کردن
self-control
خودگردانی
self control
قوه خودداری
self-control
خویشتنداری
self control
کف نفس
self-control
خودداری
control
کنترل کردن
self control
مسک نفس
control
مهار
control
کنترل کردن مهار کردن
control
اختیار
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
بازدید
control
واپاد
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
کنترل کردن فرمان
control
بازرسی کردن
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
نظارت کردن
control
توپزن دقیق
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
shading control
پیچ فام
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
minor control
کنترل ضعیف
indirect control
کنترل غیرمستقیم
input control
کنترل ورودی
ground control
کنترل زمینی
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
hue control
پیچ فام
manual control
کنترل دستی
monetary control
نظارت پولی
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
control equipment
ابزار نظارت
material control
کنترل مواد
hold control
نافم همزمانی
monetary control
کنترل پولی
minor control
کنترل کم
manpower control
کنترل نیروی انسانی
level control
کنترل سطح
lever control
کنترل اهرمی
lift control
کنترل اسانسور
lighting control
کنترل روشنایی
lateral control
کنترل جانبی
line control
کنترل خط
light control
کنترل نور
light control
کنترل روشنایی
inventory control
کنترل موجودی
linearity control
نافم خطی
mixture control
کنترل مخلوط
intensity control
کنترل شدت
load control
تنظیم با بار خارجی
intensity control
پیچ رنگ
loop control
کنترل حلقه زنی
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
lateral control
کنترل در عرض جبهه
control word
کلمه کنترل
disaster control
روش کنترل سوانح
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control
کنترل الکتریکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com