Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
alcohol-free beverages
نوشیدنی های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
Other Matches
alcohol-free
<adj.>
بدون الکل
alcohol-free beer
جوآب
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
ماء مبارک
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
کوشاب
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
ماءالشعیر
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
آبجوی بدون الکل
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
ماشعیر
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks
نوشیدنی های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
کشکاب
[غذا و آشپزخانه]
beverages
نوشابه شربت
beverages
اشامیدنی
beverages
مشروب
non-alcoholic beverages
نوشیدنی های غیرالکلی
non-alcoholic beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beverages
نوشیدنی های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
alcohol
الکل
anhydrous alcohol
الکل مطلق
tertiary alcohol
الکل نوع سوم
alcohol thermometer
دماسنج الکلی
alcohol lamp
چراغ الکلی
absolute alcohol
الکل مطلق
denatured alcohol
الکل تقلیبی
dihydric alcohol
دی هیدرولیک الکل
dihydric alcohol
الکل دوعاملی
dihydric alcohol
دیول
acetylenic alcohol
الکل استیلنی
acetylene alcohol
الکل استیلنی
amyl alcohol
الکل امیلیک
ethyl alcohol
الکل اتیل دار
primary alcohol
الکل 1 درجه
wood alcohol
الکل چوب متانول
wood alcohol
الکل متانول
trihydric alcohol
الکل چندعاملی
trihydric alcohol
تری هیدریک الکل
tertiary alcohol
الکل 3 درجه
methyl alcohol
الکل متیلیک
methyl alcohol
متیل الکل
methyle alcohol
الکل متیلیک
monohydric alcohol
مونوهیدریک الکل
secondary alcohol
الکل نوع دوم
secondary alcohol
الکل 2 درجه
polyhydric alcohol
پلی هیدریک الکل
polyhydroxcy alcohol
الکل چند عاملی
primary alcohol
الکل نوع اول
wood alcohol
الکل چوب
pure alcohol
الکلخالص
alcohol column
ستونالکل
water/alcohol
الکل
grain alcohol
الکل خالص
alcohol bulb
حبابالکل
polyvinyl alcohol
پلی وینیل الکل
alcohol burner
چراغ الکلی
ethyl alcohol
الکل معمولی
ethyl alcohol
الکل اتیلیک
water/alcohol
آب
The sharp smell of alcohol
بوی تند وتیز الکل
absolute ethyl alcohol
اتیل الکل مطلق
having free will
فاعل مختار
You are free to go now.
اکنون آزادید بروید.
free
جایز
free for all
داد وبیداد
free for all
زدوخوردهمگانی
having free will
ازادکار
i did that of my own free will
به میل خود
i did that of my own free will
این کار را کردم
free in and out
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
<adj.>
دست و دلباز
free
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free
بازیگر ازاد
free will
اختیاری
free will
ازادی اراده
free will
طیب خاطر
free will
اراده ازاد
free will
اختیار
free
کمی محدودیت نوع اسلحه
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
فاقد
free
تحویل
free
بخشودن
free
ازادکردن
free
رها
free
مستقل
free-for-all
مسابقه بین این اسبها
free
ازاد
free
حرکت قایق در جلو باد
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free
اختیاری مختار
free
مجانی
free
رایگان سخاوتمندانه
free
روا
free
مطلق
free
ترخیص کردن میدانی
free
موجود در دیسک یا حافظه
free
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
بطور مجانی ازادکردن
free
مجاز منفصل
free with ones money
ولخرج
free world
جهان ازاد
free on rail
تحویل کالا روی قطار
free vortex
گرداب ازاد
free WAIS
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheeling
خلاصی
free wheeling
بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling
حالت خلاصی
free wheel
حرکت بدون رکاب زدن
free world
کشورهای غیرکمونیست
free zone
منطقه ازاد
free zone
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
obsolescence free
دستگاه متروک
heart free
مبرا از عشق
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean free path
مسافت ازاد متوسط
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
leave someone free to
مخیر گذاشتن کسی
heart free
ازاد ازقید عشق
guns free
توپها اتش باختیار
free zone
منطقه ازاد تجاری
free on rail
تحویل در راه اهن
free surface
سطح اب ازاد
free thought
وارستگی از مذهب
free spoken
بی پرده
free spoken
ساده گو
free spoken
رک گو
free spillweir
سرریز ازاد
free thought
ازادی فکر لامذهب
free throw
پنالتی
free space
فضای خالی
free space
فضای ازاد
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free thinking
ازادی از قیود مذهب
free spoken
بی محابا
free spokenness
رک گویی
free surface
مخازن ازاد اب
free surface
سطح ازاد
free swimming
شناور
free swimming
قادر به شنا
free support
تکیه گاه ازاد
free spool
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free spokenness
ساده گویی
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinker
وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers
ازاد فکران
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free silver
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free sample
نمونه مجانی
free play
ازاد
free play
بازی ازاد
free tower
برج ازاد
free tower
برج پرش ازاد
free trader
تجارت ازاد
free trader
بدون گمرک
free turbine
توربین ازاد
free verse
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume
حجم ازاد
free person
حر
free oscillation
نوسان ازاد
free play
لق
free throw
پرتاب بدون مانع برای یار
free play
بدون محدودیت
free safety
مدافع در منطقه ضعف
free rotation
چرخش ازاد
free rocket
موشک غیر هدایت شونده
free rocket
موشک ازاد
free redical
بنیان ازاد
free stream
جریان ازاد
free recall
یاداوری ازاد
free radical
رادیکال ازاد
free position
روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free throw
پرتاب ازاد
free throw
پاس بدون مانع
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
tax-free
<adj.>
بدون مالیات
Free Classicism
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic
احیای سبک گوتیک
tax-free
<adj.>
معاف از مالیات
free from taxes
<adj.>
بدون مالیات
free rider
آدم لاشخور
free rider
آدم مفت خور
barrier-free
بدون حائل
free from taxes
<adj.>
معاف از مالیات
Free style
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor
[سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
trouble-free
<adj.>
بدون زحمت
problem-free
<adj.>
بدون زحمت
parallax-free
<adj.>
بدون اختلاف در رویت
parallax-free
<adj.>
بدون اختلاف منظر
problem-free
<adj.>
بدون دردسر
trouble-free
<adj.>
بدون دردسر
free-handed,
<adj.>
دست و دلباز
postage-free
<adj.>
حمل رایگان
free shipping
<adj.>
حمل رایگان
postage-free
<adj.>
ارسال رایگان
free shipping
<adj.>
ارسال رایگان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com