Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (6 milliseconds)
English
Persian
alternate routing
گزینش مسیر دیگر
alternate routing
مسیریابی تغییرپذیر
alternate routing
مسیریابی اصلاح پذیر
Other Matches
routing
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
routing
ارسال
routing
عزیمت کردن راه افتادن
routing
تعیین مسیرعبور عزیمت
routing
مسیریابی کردن
routing
مسیریابی
routing
مسیرگزینی
routing
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
routing
لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
re-routing
ارسال در یک متفاوت
routing
مسیرگزینی مسیریابی
routing
راهیابی
routing
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
routing indicator
نمایندهء مسیرگزینی
stream routing
روند روانه
stream routing
روند رود
routing plane
رنده کفرند
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
information routing
مسیریابی اطلاعاتی
routing indicator
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
routing plane
رنده تهرند
alternate
تعویض متناوب
alternate
یک درمیان
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternate
مجموعه دوم از حروف خاص که روی صفحه کلید موجودند
alternate
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternate
ذخیره
alternate
یدکی
alternate
راه کار فرعی
alternate
عوض وبدل
alternate
متبادل
alternate
بنوبت انجام دادن
alternate
یک درمیان امدن متناوب
alternate
چندین بار
alternate
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate
متناوب کردن متناوب بودن
alternate headquarters
قرارگاه یدکی
alternate track
شیاراصلاح پذیر
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار متناوب
alternate to touch
نرمش کمر
alternate position
موضع فرعی
alternate track
شیار تغییرپذیر
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
alternate position
موضع یدکی
alternate knot
گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
alternate forms
شکلهای جانشین
alternate captain
کاپیتان ذخیره
alternate aerodrome
منطقه فرودیدکی
alternate aerodrome
فرودگاه یدکی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
Every other day . On alternate days .
یکروز درمیان
alternate traversing fire
اتش یدکی در سمت
loading on alternate spans
حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
alternate response test
ازمون دو گزینهای
alternate command authority
افسر جانشین فرمانده
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com