Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English
Persian
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
Other Matches
azimuth
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
azimuth
جهت
azimuth
محور
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
azimuth
گرای نجومی راس القدم
azimuth
سمت نجومی
azimuth
سمت
azimuth
نقطه جنوب
azimuth
قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
azimuth
گرا
azimuth
ازیموت ستاره السمت
azimuth circle
سمت گیر
azimuth circle
سمت نما
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth angle
زاویه گرا
assumed azimuth
گرای فرضی
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
magnetic azimuth
گرای مغناطیسی
azimuth deviation
انحراف گرا
true azimuth
گرای حقیقی
compass azimuth
گرای قطب نمای کشتی
compass azimuth
گرای مغناطیسی
grid azimuth
گرای شبکه
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth micrometer
طبله میکرومتر سمتی
azimuth circle
دایره سمتیه
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
true azimuth
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
corrected azimuth
گرای تصحیح شده
azimuth clamp
دکمهقوس
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
closing azimuth error
اشتباه گرای بستن پیمایش
azimuth fine adjustment
تنظیم قوس صحیح
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
alt azimuth mounting
استقرار سمت- ارتفاعی
back azimuth method
گرای وارونه
azimuth stabilized ppi
صفحه رادار با سمت ثابت
back azimuth method
گرای معکوس در اخراج اشعه
azimuth adjustment slide rule
خط کش محاسبات تنظیم گرا
take the altitude
sight a take
altitude
ارتفاع هواپیما
altitude
فرازا
altitude
بلندا
altitude
ارتفاع
altitude
ارتفاع از سطح دریا
altitude
بلندی از سطح دریا
altitude
مقام رفیع منزلت
altitude
فراز منتها درجه
altitude
بلندی
high altitude
ارتفاع زیاد
cruising altitude
ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
decision altitude
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
drop altitude
ارتفاع پرش
low altitude
ارتفاع پایین
drop altitude
ارتفاع بارریزی
high altitude
از ارتفاع زیاد
jump altitude
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump altitude
ارتفاع پرش
exmeridian altitude
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
negative altitude
ارتفاع غلط است
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
observed altitude
ارتفاع حقیقی
observed altitude
altitude true : syn
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
radar altitude
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
rated altitude
ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
release altitude
ارتفاع رها کردن بمب
safe altitude
ارتفاع امن
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
true altitude
altitude observed
altitude clamp
گیرهتنظیمارتفاع
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
cruising altitude
ارتفاع پرواز
altitude sickness
ازاربلندی
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude sickness
کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
altitude hole
ناحیه کور در منطقه دید رادار
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
altitude delay
افت ارتفاع امواج رادار
altitude datum
سطح مبنای ارتفاع سنجی
altitude datum
ارتفاع از سطح دریا
altitude circle
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
altitude acclimatization
عادت کردن به ارتفاع منطقه
altitude slot
منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
altitude tints
گویا کردن نقشه
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical altitude
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
computed altitude
ارتفاع حساب شده
computed altitude
ارتفاع محسوب
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
calibrated altitude
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
cabin altitude
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
calculated altitude
ارتفاع تنظیم شده
altitude tints
لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
astro altitude
ارتفاع نجومی
attack altitude
ارتفاع تک
absolute altitude
ارتفاع مطلق
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
absolute altitude
ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
altitude fine adjustment
دستگاه تنظیم دقیق
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com