Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 174 (8 milliseconds)
English	Persian
amphibious striking forces	نیروهای ضربتی اب خاکی
Other Matches
attack carrier striking forces	نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
striking	برخورد
striking	جرقه گیری
striking	زننده
striking	موثر گیرنده
striking	قابل توجه
striking	برجسته
striking	تصادم
striking off	درزبندی
striking current	جریان اغازگر
re striking voltage	ولتاژ بازگیری جرقه
striking a jury	تعیین هیات منصفه با روش حذفی
striking force	نیروی ضربتی
striking circle	دایرهبرخورد
striking force	نیروی یورش
striking force	نیروی تک کننده یا کمین کننده
striking off the roll	اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
striking out pleading	حذف قسمتی از مدافعات
tent striking	فرمان اماده حرکت شدن یکانها
tent striking	فرمان ضد استقرار
carrier striking force	نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
amphibious	اب خاکی
amphibious	امفی بی
amphibious	دوجنسه ذوحیاتین
amphibious	خاکی و ابی
amphibious pack	تک اب خاکی
amphibious pack	بارهای اب خاکی
amphibious lift	حمل ونقل اب خاکی
amphibious lift	ترابری اب و خاکی
amphibious force	نیروی اب خاکی
amphibious demonstration	عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious demonstration	عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious reconnaissance	شناسایی اب خاکی
amphibious squadron	گردان عملیات اب خاکی
amphibious tractor	خودروشنی دار اب خاکی
amphibious vehicle	خودروی اب خاکی
amphibious operation	عملیات اب خاکی
amphibious tank	تانک اب خاکی
joint amphibious operations	عملیات مشترک اب خاکی
amphibious transport ship	ترابر اب خاکی
amphibious assault ship	ناو هجومی اب و خاکی
amphibious assault ship	ناومخصوص هجوم اب و خاکی
amphibious command ship	ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
amphibious control group	گروه کنترل اب خاکی
amphibious task force	گروه رزمی اب خاکی
amphibious transport dock	ناومخصوص ترابری اب خاکی
amphibious transport dock	ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious task group	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
amphibious vehicle availability table	جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
forces	شروع به عمل یا کار
forces	کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces	مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces	قدرت
forces	عده
forces	جبر
forces	بی عصمت کردن
forces	راندن
forces	بیرون کردن
forces	بازور جلو رفتن تحمیل
forces	مجبور کردن
forces	وادار کردن
forces	بزور بازکردن
forces	مسلح کردن
forces	عنف
forces	نیرو
forces	پاس بی هدف
forces	نفوذ
forces	قوا
forces	شدت عمل
forces	بردار نیرو
forces	خشونت نشان دادن
forces	درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces	نیروی نظامی
forces	قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces	مجبورکردن
forces	تحمیل کردن
forces	نافذ
forces	فشار دادن
forces	یکان قسمت نظامی
forces	مجبورکردن بزورگرفتن
forces	زور
forces	تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
polygon of forces	بس گوشه نیروها
parallelogram of forces	متوازی الاضلاع نیروها
people forces	نیروی پایداری
people forces	نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces	نیروهای سیاسی
polygon of forces	کثیرالاضلاع نیروها
nato forces	نیروهای پیمان ناتو
regional forces	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
police forces	دادگاه پلیس
naval forces	نیروهای دریایی
package forces	نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market forces	نیروهای بازار
marine forces	نیروی تفنگدار
naval forces	نیروی دریایی
nuclear forces	نیروهای هستهای
opposing forces	نیروهای متخاصم
opposing forces	نیروهای درگیر نبرد
orange forces	علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
resolution of forces	تجزیه نیروها
restraining forces	نیروهای مهار کننده
screening forces	نیروهای پاسیور
task forces	تاسک فورس
transient forces	نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
triangle of forces	مثلث نیروها
triangle of forces	سه گوشه نیروها
special forces	نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
fundamental forces	اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
fundamental forces	نیروهای بنیادی [فیزیک]
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
system of forces	دستگاه نیروها
task forces	نیروی اجرای عملیات
seato forces	نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
special forces	نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
market forces	عوامل موثردر بازار
police forces	نیروی پلیس
police forces	نیروی انتظامی
armed forces	نیروهای مسلح
armed forces	مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
marine forces	تفنگداران دریایی
expeditionary forces	نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
barrier forces	نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces	نیروهای خودی
blue forces	نیروهای ابی
combat forces	نیروهای رزمی
combined forces	نیروهای مرکب
component forces	نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces	نیروهای مولفه
composition of forces	ترکیب نیروها
auxiliary forces	نیروی کمکی
auxiliary forces	قوای کمکی
assigned forces	نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
expeditionary forces	قشون استعماری
task forces	گروه کار
air forces	نیروی هوایی
expeditionary forces	نیروی اعزامی
army forces	نیروهای زمینی
army forces	نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces	نیروهای زیر امر
contingencey forces	نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
conventional forces	نیروهای رزمی معمولی
differential forces	نیروهای دیفرانسیلی
ground forces	نیروهای زمینی
irregular forces	نیروهای نامنطم
irregular forces	نیروهای چریکی
land forces	قوای بری
land forces	نیروی زمینی
landing forces	نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces	قوای اب خاکی
landing forces	نیروهای پیاده شونده
lateral forces	نیروهای عرضی
ground forces	نیروی زمینی
garrison forces	قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
garrison forces	نیروهای پادگانی
distribution of forces	تقسیم نیروها
distribution of forces	واگذاری نیروها
friendly forces	نیروهای خودی
four forces of nature	چهار نیروی بنیادی طبیعت
enemy forces	نیروهای دشمن
forces of production	نیروهای تولید
sum of all external forces	حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
armed forces police	دژبان نیروهای مسلح
armed forces courier	پیک نیروهای مسلح
armed forces courier	پیک ارتشی
peace keeping forces	نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
army landing forces	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
balance collective forces	نیروهای کلی متعادل
van der waals forces	نیروهای وان در والس
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .	درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
dipole dipole forces	نیروهای دو قطبی- دوقطبی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com