Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
anvil block	سندان مخصوص اهنگری
Other Matches
anvil	سندان [آلت موسیقی]
anvil	سطح اتکا
anvil	مقر
anvil	استخوان سندانی
anvil	روی سندان کوبیدن استخوان سندانی
anvil	سندان
anvil	اهنین کرسی
to be the anvil or the hammer	یا تو سر می زنی یا تو سر می خوری [در زندگی] . [از گوته]
anvil bone	استخوان سندانی
anvil stock	کنده
straightening anvil	سندان مستقیم کنی
straightening anvil	سندان راست کنی
to smite on the anvil	روی سندان کوبیدن
incus [anvil]	سندانی [استخوان در گوش] [پزشکی]
wooden anvil stock	کنده چوب
block	مسدودکردن
v block	گونیای جناقی
on the block <idiom>	فروخته شده
self block	خودبندی
block	بندال
the block	مردن بوسیله گردن زنی
block	فراکسیون
block out	جاسازی
block	بلاک
block	توقف رویدادن چیزی
block	بلوک ساختن
block	مانع شدن از بازداشتن
block	قالب کردن
block	توده قلنبه
block	وقفه
block	منطقه
block	مانع
block	قرقره
block	بستن مسدود کردن
block	قطعه
block	بنداوردن
block	انسداد
block	سد
block	جعبه قرقره
block	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block	بلوک
block	کنده مانع ورادع
block	کنده
block	یک دستگاه ساختمان
block	قرقره طناب خور
block	بلوک سیمانی
block	سد کردن خطا
block	دفاع
block	سدکردن غیرمجاز حریف
block	دفاع در مقابل ابشار
block	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block	قالب ریختن
block	یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block	توده
block	سد قالب
block	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block	پارازیت
block	قطعه زمین
block	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block	سد کردن
block	مانع شدن
snatch block	قرقره فلزی چفت دار
snatch block	قرقره پران
shoulder block	سد کردن حریف با ضربه شانه
nested block	بلوک تو در تو
radius block	بلوک شعاعی
engine block	بلوک موتور
radium block	بلوک شعاعی
punch down block	وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
spike over the block	ابشار از بالای دفاع
tail block	قرقره طناب دار
storage block	بلوک ذخیره
swage block	قالب سوراخ سوراخ
swivel block	قرقره گردان
stone block	قالبسنگ
starting block	تخته استارت
engine block	قالب یا بدنه موتور
tackle block	دستگاه قرقره جرثقیل
starting block	سکوی شروع
pully block	قرقره مرکب
power block	سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
plummer block	کنده شفت
fuse block	بلوک فیوز
fuse block	خانه فیوز
entry block	کنده مدخل
fuse block	چینی فیوز
form block	بلوک فرمکاری
foot block	بالشتک ستون
foot block	زیر سری ستون
foot block	قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
erratic block	بلوک نامنظم
fuse block	قالب فیوز
hat block	قالب کلاه
input block	واحد ورودی
plummer block	کنده محور
pierce the block	ابشار محکم غیرقابل دفاع
pierce the block	شکافتن دفاع
one man block	تک دفاع
offensive block	دفاع تهاجمی
nerve block	وقفه عصبی
leg block and under over	فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
keel block	تیر حمالی که به کشش کارمیکند
input block	بلاک ورودی
erratic block	بلوک جابجا شونده
tail block	قلاب عقب هواپیما
tower block	ساختمانبرجمانند
breeze-block	آجرسیمانی
block vote	رایفردیبهگروهی
block capitals	حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
travelling block	بستانتقال
tension block	کششقرقره
pulley block	کلیدسایهروشن
pin block	بخشسوزنی
chip off the old block <idiom>	(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
knock one's block off <idiom>	خیلی سخت به کسی صدمه زدن
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
to walk around the block	دور بلوک خیابان راه رفتن
key-block	سنگ تاج
cluster-block	چندین طبقه آپارتمان
block-plan	نقشه اولیه ساختمان
block-house	دژ چوبی
block-cornice	قرنیز بلوکی
block-capital	سرستون بالشتکی
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something	جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
hoisting block	گیرهجرثقیل
earth block	پلاکزمینی
wood block	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
two man block	دفاع دونفره
to block out an inage	دراوردن یک تصویردرذهن
to block out an inage	طرح کردن یک فکر
to block a passage	مسدود کردن یک راه
to block a hat	قالب کردن یک کلاه
to block a ball	نگهداشتن توپ در بازی
title block	قسمت عنوان نامه
title block	قسمت مربوط به درج اطلاعات
block and tackle	طناب و قرقره
block and tackle	قرقره و زنجیر
chock-a-block	کاملا کشیده
crown block	قرقرهراس
anchorage block	بستلنگرگاه
chock-a-block	به هم چپیده
chock-a-block	مملو
chock-a-block	کیپ
chock-a-block	پر
chock-a-block	بالا کشیده
chock-a-block	کاملا افراشته
chock-a-block	خفت
three man block	دفاع سه نفره
block sort	مرتب کردن بلاکی
block length	طول کندهای طول بلاک
block length	درازای بلوک طول بلوک
block length	درازای کنده
block house	موضع مستحکم
block heel	نعلبند پاشنه اسب
block header	سر بلوک
block graphics	نگاره سازی بلوک
block gap	gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap	شکاف بین کندهای
block diagram	نمودار بلوکی نمودار کلی
block diagram	بلوک دیاگرام
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block size	اندازه بلاک
block size	اندازه کندهای
block size	اندازه کنده
block shipment	ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block ship	سد کردن دهانه کانال
block protection	حفافت بلوک
block plot	صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
block operation	عملیات بلوک
block move	جابجایی بلوک
block move	انتقال بلوک
block mark	نشان کنده
block lining	پوشش بلوکی
block lining	پوشش با بلوک سیمانی
block diagram	نمودار کلی
block diagram	نمودار بلوکی
block diagram	نمایش تصویری سیستمها
angle block	سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
anchor block	بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
affect block	وقفه عاطفه
road block	مانع روی جاده
road block	راه بند
road block	سد جاده
stumbling block	سبب سقوط
stumbling block	موجب لغزش
stumbling block	مانع
stumbling block	سنگ لغزش
block letters	حروف جداودرشت
building block	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building block	بنا کنده
arrow block	بلوک پیکانی
attack block	دفاع روی تور والیبال
block diagram	نمودار کندهای
block definition	تعریف بلوک
block copolymer	همبسپار دستهای
block coefficient	ضریب گنجایش ناو
block code	رمز کندهای
block cipher	رمزگذاری بلوکی
block chain	زنجیردوچرخه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com