Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English
Persian
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
Other Matches
aperture
دهانه یا سوراخ
aperture
دریچه
aperture
اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
aperture
گشایش
aperture
دریچه دیافراگم
aperture
شکاف دید
aperture
روزنه گشادگی
aperture
روزنه
aperture
شکاف
aperture
روزنه دید
urogenital aperture
دریچهاداری
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
aperture changer
دهانهتعویض
slide aperture
شکاف درجه
ring aperture
حلقه
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
relative aperture
نسبت فاصله کانونی
illumniation aperture
روزنه روشنایی
aperture mask
صفحه مشبک
aperture mask
استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
mesh aperture
روزنه شبکه
illuminating aperture
روزنه روشنایی
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
lens aperture scale
درجهیدهانهلنز
exposure
کشف شدن
exposure
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure
ارائه
exposure
پیدا شدن
exposure
نمایش
exposure
فاهر شدن عکس
exposure
نوردهی
exposure
اشکاری افشاء
exposure
درمعرض گذاری
exposure value
دریچهانفجار
exposure
پرتودهی
exposure
در معرض نهادن
exposure
پرتوگیری
inductive exposure
پیوست القائی
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
indecent exposure
نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
exposure dose
دوزدریافتی
exposure to cold
درمعرض سرما بودن
exposure time
زمان پرتودهی
exposure time
زمان پرتوگیری
exposure time
زمان نوردهی
exposure suit
لباس محافظ
exposure station
ایستگاه عکاسی هوایی
exposure station
ایستگاه هوایی
exposure of a crime
کشف جرم
exposure dose
مقدار دوز مصرفی
indecent exposure
نمایش
[افشاء]
بی حیا
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal exposure
میزان جذب حرارت
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
exposure mode
دکمهتغیرفیلم
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
exposure-time scale
صفحهزمانانفجار
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
multiple exposure mode
چندحالته
operation exposure guide
حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت
self display
خودنمایی
f display
ارائه اف
m display
ارائه ام
l display
ارائه ال
k display
ارائه کی
p display
ارائه پی
i display
ارائهای
h display
ارائه اچ
j display
ارائه جی
g display
ارائه جی
self display
جلوه گری
n display
ارائه ان
display
نمایاندن
display
اشکار کردن
display
نمایش دادن
display
نشان دادن ابراز کردن
display
نمایشگری
display
تظاهر
c display
ارائه سی
b display
ارائه ب
display
ارائه
display
جلوه نمایاندن
d display
ارائه دی
display
اشکارکردن نمایش
display
ویترین
display
نشان دادن اطلاعات
display
نمایش
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
در معرض نمایش
display
نمایشگر صفحه نمایش
function display
نمایشگرتابع
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
vector display
نمایش برداری
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
plasma display
نمایش پلاسما
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
teletype display
نمایش تله تایپ
digital display
صفحهنمایشعددی
visual display
نمایش بصری
raster display
صفحه نمایش شبکهای
raster display
نمایش محل تصویر
display setting
تنظیمصفحهنمایش
affect display
نمایش عاطفه
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
pyrotechnic display
اتش بازی
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
colour display
نمایشرنگ
teletype display
نمایش تایپ راه دور
display cabinet
بوفه
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
display unit
واحد نمایشگر
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display cycle
چرخه نمایش
display tube
لامپ نمایشگر
display foreground
پیش نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display image
نمای تصویر
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display menu
فهرست نمایش
display surface
سطح نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
display terminal
ترمینال نمایش
display type
نوع نمایش
display unit
واحد نمایش
display console
کنسول نمایش
display console
پیشانه نمایشگر
formatted display
نمایش شکل یافته
display architecture
معماری نمایشی
data display
داده نما
data display
داده نمایی
display device
دستگاه نمایش
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
message display
نمایشپیغام
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
graphics display
نمایش گرافیکی
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
text display
نمایشگرمتن
display background
زمینه نمایش
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
row number display
نمایشگرتعدادرجها
language display button
دکمهنمایشگر
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
video display unit
واحد نمایش تصویری
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
data display unit
واحد داده نما
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display
نمایش تمام صفحه
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
visual display unit
واحد نمایش دیداری
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
range bearing display
ارائه بی
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
glass-fronted display cabinet
بوفه
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
equipment
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com