Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 144 (8 milliseconds)
English	Persian
approach avoidance conflict	تعارض گرایشی- اجتنابی
Other Matches
avoidance avoidance conflict	تعارض اجتنابی- اجتنابی
approach approach conflict	تعارض گرایشی- گرایشی
avoidance	پرهیز
avoidance	لغو
avoidance	طفره
avoidance	کناره گیری احتراز
avoidance	اجتناب
conflict	تعارض
conflict	کشاکش
conflict	کشمکش نبرد
conflict	برخورد
conflict	ناسازگاری تضاد
conflict	ناسازگار بودن مبارزه کردن
conflict	ستیزه
active avoidance	اجتناب فعال
avoidance gradient	شیب اجتناب
avoidance conditioning	شرطی کردن اجتنابی
avoidance clause	شرط لغو
avoidance behavior	رفتار اجتنابی
tax avoidance	اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
action for avoidance	اقدام برای لغو
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
terrain avoidance	ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
avoidance learning	یادگیری اجتنابی
avoidance of a contract	لغو یک قرارداد
confession and avoidance	به ان اضافه میکند
terrain avoidance	اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
confession and avoidance	باط ندارد و اثرش به سوداوست
basic conflict	تعارض بنیادی
conflict of lows	تعارض قوانین
intrapsychic conflict	تعارض درون روانی
interpersonal conflict	تعارض میان فردی
conflict of interest	برخورد منافع
conflict of laws	تعارض قوانین
conflict of lows	در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
economic conflict	برخورداقتصادی
font id conflict	اختلال شناسایی فونت
conflict of interest	تضاد منافع
mental conflict	تعارض روانی
role conflict	تعارض نقش
third area conflict	جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
triangular conflict	تعارض سه وجهی
economic conflict	تضاد اقتصادی
conditioned avoidance response	پاسخ اجتنابی شرطی
approach	ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
to approach	به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach somebody [something]	نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something]	نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something]	به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach	به طرف کسی رفتن
to approach something	نزدیک آمدن به چیزی
to approach something	نزدیک شدن به چیزی
to approach one another	به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
approach	شیوه
approach	حرکت به سمت جلو
approach	رسیدن
approach	دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach	دورخیز
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach	پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach	معبر
approach	نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach	مسیر فرود
approach	نزدیک امدن معبر
approach	نزدیک شدن
approach	مشی
approach	برخورد
approach	برداشت روش
approach	رویکرد
approach	دیدگاه
missed approach	فرود ناقص
angle of approach	زاویه تند
line of approach	مسیر تقرب یا فرود
angle of approach	زاویه حاده
missed approach	فرود اضطراری
approach chart	نقشه مسیر فرود
line of approach	راه وصول
landing approach	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing approach	مسیر تقرب
intrinsic approach	رهیافت درونی
intrinsic approach	رهیافت سرشتی
approach channel	کانال ورودی- نهر ورودی
power approach	تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
quantitative approach	روش کمی
quantitative approach	دیدگاه کمی
to approach [a topic]	ذکر کردن [موضوعی]
hump approach	برآمدگیکناری
velocity of approach	سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
underpass approach	نشیب پیوند
underpass approach	سرازیری پیوند
line of approach	راه تقرب به دشمن
angle of approach	زاویه تقرب هواپیما
systems approach	رویکرد نظام نگر
angle of approach	زاویه فرود هواپیما
radio approach	دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach	دستگاه تقرب رادیویی
intermediate approach	مسیر تقرب فرعی
approach time	زمان تقرب هواپیما
approach ramp	سربالائی ورودی
approach parapets	جان پناه دیوار
approach march	راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach line	خط تقرب به باند
clinical approach	روش بالینی
commodity approach	بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
approach line	خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach lane	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane	مسیر تقرب
approach ramp	فرازای ورود
approach ramp	شیب ورودی
approach time	زمان نزدیک شدن به باند
approach transition	تبدیل ورودی
approach wall	دیواره ورودی
approach sequence	ترتیب توالی تقرب هواپیماها
avenues of approach	معابر وصولی
avenues of approach	راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach schedule	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach route	مسیرفرود به باند
approach route	مسیر تقرب به باند
approach gradient	شیب گرایش
approach formation	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
expenditure approach	روش هزینه
approach chart	نقشه تقرب هواپیما
final approach	مسیرنهایی فرود هواپیما
final approach	مسیر نهایی فرود
expenditure approach	روش مخارج
information approach	روش کسب اطلاعات
approach clearance	اجازه فرود
approach ramp	فرازورودی
covered approach	راه نفوذی پوشیده
covered approach	پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach	مسیر پوشیده
counter approach	استحکامات متقابله
initial approach	مسیر تقرب اصلی
approach clearance	اجازه تقرب
approach end	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
initial approach	تقرب اولیه هواپیما
approach end	ابتدای باند فرود
income and expenditure approach	مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach	دستگاه فرود خودکار هواپیما
ground controled approach	دستگاه تقرب خودکار
closest point of approach	نزدیکترین نقطه گذر
target approach point	اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
automatic approach and landing	روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com