Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English
Persian
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
Other Matches
archeological
وابسته به باستان شناسی
archeological dig
حفاری باستان شناسی
site
محل محوطه کار
site
موقعیت
site
ایستگاه
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
محلی که پایه چیزی باشد
on site
در جا
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
on site
در محل
on site
پای کار
x site
انبار موقت
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
site
تراز
site
محل
site
مقر
site
محل دستگاه تراز
site
مکان
site
زمین زیر ساختمان
site
موضع
site
کارگاه ساختمانی
site
پایه
site
جا
site
پایگاه
site
قرار داشتن مستقر بودن
site
زمین محل احداث بنا
site
زمین ساختمانی
site
پادگان
remote site
محل دور افتاده
site office
دفتر ساختمانی
site manager
رئیس کارگاه
site inspection
معاینه محل
site engineering
مدیر ساختمان
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance
تخلیه کارگاه
plane of site
سطح قائم مار بر سکوی تیر
site building
زمین ساختمانی
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
site office
دفتر مشاوراملاک
site license
مجوز درون سازمانی
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
This is the site for a new scool .
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
height of site
ارتفاع پایگاه
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
site prefabrication
پیش ساختن در پای کار
site poll
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site plan
نقشه محل
site plan
نقشه جایگاه
site building
زمین زیربنا
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
crossing site
محل عبور اجباری
destruction site
منطقه تخریب
dam site
محل بند
dam site
جای بند محل سد
dam site
جای سد
dam site
بندگاه
crossing site
محل پایاب
crossing site
محل گذار
central site
سایت مرکزی
beta site
محل بتا
beta site
ن شود
angle of site
زاویه تراز
active site
موضع فعال
active site
محل فعال
building site
عرصه
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
building site
کارگاه ساختمانی
loading site
محل بارگیری
loading site
سکوی بارگیری
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
line of site
خط توپ هدف
launching site
محل پرتاب
launching site
سکوی پرتاب موشک
lattice site
جایگاه شبکه
landing site
محل فرود
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
hardened site
پایگاه مقاوم
hardened site
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
height of site
ارتفاع ایستگاه
landing site
پایگاه فرود
height of site
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
graphical site table
خط کش تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...