Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
area search
کاوش منطقه
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search
جستجوی ناحیه
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
Other Matches
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
تلاش
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
جستجویی که هر عنصریت
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
تفتیش
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
بررسی وشناسایی زمین
search
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
search
درو در عمق با اتش
search
تجسس کردن
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search
جستجو کردن
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search out
پیدا کردن
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search for anything
پی چیزی گشتن
the search of
جستجوی چیزی
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
right of search
حق جستجو
to search
گشتن
[جستجو کردن]
in search of
بجستجوی
to search after
زیر و رو کردن
to search after
بازرسی کردن
to search after
کاوش کردن
to search after
تحقیق کردن
to search after
جستجو کردن
in search of
در جستجوی
to search
جستجو کردن
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
search
بازرسی کردن
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
شناسایی کردن
search
جستجو
search
تجسس
search
تکاپو بازرسی
search
کاوش
search
جستجوکردن
search
گشتن
chaining search
جستجوی زنجیرهای
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
specific search
شناسایی مخصوص
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
sequential search
جستجوی ترتیبی
linear search
جستجوی خطی
search result
نتیجه جستجو
search results
نتیجه های جستجو
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
body search
بازرسیبدنی
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search party
دستهی جستار گرد
search parties
دستهی جستار گرد
search parties
گروه پیگرد
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
search coil
پیچک کاشف
multifile search
جستجوی چند پروندهای
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
backward search
جستجوی پسرو
sector of search
منطقه تجسس رادار
binary search
جستجوی دوتایی
global search
جستجوی سراسری
binary search
جستجوی دودوئی
blind search
جیستجوی بی نتیجه
search party
گروه پیگرد
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
search key
کلید جستجو
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search cycle
چرخه جستجو
search and replace
جستجو و جایگزینی
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search warrant
حکم تفتیش منزل
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search warrant
حکم تفتیش
search warrant
اجازه تفتیش
search warrants
حکم تفتیش منزل
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم تفتیش
search warrants
اجازه تفتیش
search light
نورافکن
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search radar
رادار تجسسی
search string
رشته جستجو
search sweeping
مین روبی مراقبتی
search sweeping
مین روبی ازمایشی
sector of search
منطقه کاوش
sector of search
منطقه مراقبت رادار
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
search results
نتایج جستجو
air search
مراقبت هوایی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
search memory
حافظه جستجو
air search
تجسس هوایی
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination
روشنایی با نورافکن
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
air search radar
رادارردیابهوایی
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
total search result
مجموع نتیجه جستجو
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
edit/search buttons
اصلاحگر
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
ییله جو را بهانه بسیار است .
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
قلمرو
area
فضا
area
ناحیه
I know the area more or less .
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
no-go area
منطقهممنوعه
area
عرصه
area
شاخه
[دانشی]
area
رشته
[دانشی]
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
پهنک
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
مساحت
area
منطقه
area
حوزه
area
سطح مقطع
area
مساحت سطح
area
محوطه
area
پهنه
area
سطح
lethal area
منطقه کشندگی
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
piston area
سطح پیستون
playing area
محدوده زمین
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
safe area
منطقه امن
open area
فضای ازاد
prohibited area
منطقه منع اتش
position area
منطقه مواضع
sail area
سطح بادبان
sail area
قسمت بادگیر کشتی
safe area
منطقه بی خطر
output area
ناحیه
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area
منطقه شروع حمله
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
output area
خروجی
landing area
منطقه فرود
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
overflow area
ناحیه سرریز
output area
ناحیه خروجی
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
launching area
محل پرتاب موشک
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
rendezvous area
منطقه تجمع
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
restricted area
منطقه اتش محدود
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
magazine area
محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
marketing area
منطقه توزیع کالا
restricted area
منطقه ممنوعه
residential area
ناحیه مسکونی
military area
منطقه نظامی
rendezvous area
وعده گاه
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
lodgment area
منطقه استقرار
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
roof area
سطح بام
lethal area
منطقه تلفات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
pyramidal area
ناحیه هرمی
rendezvous area
نقطه الحاق یکانها
living area
منطقه زندگی
motor area
ناحیه حرکتی
rainfall area
پهنه باران
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com