Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8 milliseconds)
English
Persian
army artillery
توپخانه ارتش
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
Other Matches
artillery
توپ
artillery
رسته توپخانه
artillery
توپخانه صحرایی
artillery
Artill :abb
artillery
توپخانه
artillery piece
جنگ افزارتوپخانه
artillery piece
قبضه توپخانه
artillery mount
سکوی نصب
armored artillery
توپخانه زرهدار
medium artillery
توپخانه متوسط
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
light artillery
توپخانه سبک
hostile artillery
توپخانه دشمن
heavy artillery
توپخانه سنگین
field artillery
توپخانه صحرائی
division artillery
توپخانه لشگر
division artillery
توپخانه لشگری
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
corps artillery
توپخانه سپاه
towed artillery
توپخانه کششی
coastal artillery
توپخانه ساحلی
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
artillery carriage
قنداق توپ
artillery corps
قسمت توپخانه
artillery corps
رسته توپخانه
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
artillery mount
قنداق توپخانه
artillery group
گروه توپخانه
artillery brigade
تیپ توپخانه
artillery branch
رسته توپخانه
artillery man
توپچی
artillery battalion
گردان توپخانه
artillery annex
پیوست توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهی
artillery mount
سکوی توپخانه
artillery ammunition
مهمات توپخانه
artillery chart
طرح تیر توپخانه
artillery fire plan
طرح اتش توپخانه
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
artillery liaison officer
افسر رابط توپخانه
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
army
جیش
the a of the army
پیشرفت ارتش
army
نیرو زمینی
army
ارتش نیروی زمینی
army
صف
army
جمعیت
army
دسته
army
سپاه گروه
army
لشگر
army
ارتش
conscript army
ارتش سربازان وفیفه
army helicopter
هلیکوپتر ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
army helicopter
چرخبال ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
army troops
یکانهای رده ارتش
army troops
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
to serve in the army
درارتش خدمت کردن
Territorial Army
ارتشتحتآموزشبریتانیا
to outflank an army
گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
standing army
ارتش کادر ثابت
to join the army
به سربازی رفتن
standing army
ارتش منظم
regular army
ارتش منظم
regular army
ارتش کادر ثابت
regular army
ارتش دائمی
right wing of army
جناح یمین
right wing of army
پهلوی راست میمنه
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
the losses of the army
تلفات ارتش
to lead an army
لشکر کشیدن
department of the army
وزارت نیروی زمینی
theater army
نیروی زمینی صحنه عملیات
theater army
ارتش مستقر در صحنه عملیات
the red army
ارتش سرخ
field army
ارتش رزمی
field army
ارتش صحرایی
field army
ارتش
the main army
بخش عمده ارتش
standing army
ارتش دائمی
active army
ارتش کادر
army corps
سپاههای نیروی زمینی
army depot
امادگاه نیروی زمینی
army forces
نیروهای زمینی
army forces
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army corps
سپاههای ارتش
army group
گروه ارتش
army in the field
ارتش مستقر در صحنه عملیات
army in the field
نیروی زمینی درصحنه عملیات
army of observation
عده دیدبانی
army of occupation
نیروهای اشغالی
army of occupation
نیروی اشغال کننده
army of occupation
نیروی اشغالگر
army corpa
ستون
army corpa
سپاه
active army
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
Salvation Army
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army attache
وابسته زمینی
army aviation
هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army aviator
خلبان نیروی زمینی
army aviator
خلبان هوانیروز نیروزفر
army base
پایگاه نیروی زمینی
army base
پادگان نیروی زمینی
army commander
فرمانده ارتش
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
army of occupation
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
army reserve
قسمت احتیاط نیروی زمینی
army stores
فروشگاه ارتش
army staff
ستاد نظامی
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army staff
ستاد نیروی زمینی
army regulation
نظام نامه ارتشی
army staff
ستادارتش
army attache
وابسته نظامی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
army regulation
مقررات ارتشی
women's army corps
ارتش زنان
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
army beta test
ازمون بتای ارتش
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
the army lost heavily
ارتش تلفات سنگین داد
army service area
منطقه عقب ارتش
women's army corps
قسمت زنان ارتش
Swiss army knife
دستهچاقوسوئیسی
army training program
برنامه اموزش نیروی زمینی
army training program
برنامه اموزش نظامی
to discharge someone without honor
[from the army]
اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
army alpha test
ازمون الفای ارتش
army assault team
تیم هجومی نیروی زمینی
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
The army had to retreat from the battlefield.
ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
After his discharge from the army, he came to Tehran .
پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
To what do you attributeThe failure of the army?
شکست ارتش را به چه چیز نسبت میدهید ؟
army post office
شعبه پستی نیروی زمینی
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
combined arms army
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
army postal clerk
متصدی پست ارتشی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
army material program
برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
army personnel system
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel center
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
left wing of army
جناح یسار
left wing of army
پهلوی چپ میسره
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
reserve army of unemployed
ارتش ذخیره بیکاران
chief army censor
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
assistant secretary of the army
معاون وزیر نیروی زمینی
reserve army of unemployed
سپاه ذخیره بیکاران
combined arms army
ارتش مرکب
army program memorandum
لایحه برنامههای ارتشی
army general staff
ستاد عمومی ارتش
army general staff
ستادنیروی زمینی
army program memorandum
لایحه برنامههای نیروی زمینی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
army genetal classification test
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
army classification battery test
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
army airdefense command post
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com