English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
arthur performance scale مقیاس عملکردی ارتور
Other Matches
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
performance سطح کارائی
performance ایفا کاربرجسته
performance عملکرد
performance انجام
performance کارائی
performance شاهکار کارایی
performance نحوه کار کسی یا چیزی
performance نمایش
performance انشاء معامله
performance اجرا
non performance عدم اجرا
non performance عدم انجام
performance اجراء
performance میزان کارائی
performance ایفاء
performance قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
performance ساخت
performance نمود
performance روش قضاوت کارایی سیستم
performance کار وسیله یادستگاه بازده عمل
performance عمل کرد
impossibility of performance عدم امکان در اجرا
performance bonds ضمانتنامه انجام کار
feature of performance ویژگی عملکرد
maximum performance کارایی حداکثر
performance test ازمون عملکردی
performance test ازمون عملی
condition of non performance شرط فعل نفیا"
condition of performance شرط فعل اثباتا"
specific performance نحوه اجرای معین در قرارداد
impossibility of performance تعذر
engine performance توان موتور
engine performance قدرت موتور
engineered performance زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
performance rating درجه بندی عملکرد
performance of a contract اجرای قرارداد
maximum performance عملکرد حداکثر
optimal performance کارکرد بهینه
part performance عقد معین
part performance عقد یا قرارداددارای تشریفات یا شکل خاص
performance appraisal عملکرد سنجی
performance evaluation ارز یابی کارایی
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
performance of the dam زیست سد
operational performance category امادگی عملیاتی از طبقه
high frequency performance رفتار فرکانس بالا
operational performance category طبقه امادگی عملیاتی
supervening impossibility of performance غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
condition about performance of an act شرط فعل
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
good performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
As a university professor , his performance stank. طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
leiter international performance test ازمون عملی بین المللی لایتر
good performance bond guarntee وثیقه انجام تعهد
scale ترازو
two scale دودویی
t scale مقیاس T
scale طبلک درجه
scale طبله
scale جدول
two scale دو مقیاسی
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale میزان مقیاس درجه
scale شاخص
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
k scale مقیاس ک
scale down به نسبت ثابت
scale down کاهش
scale down کاهش تدریجی
scale مقیاس
f scale مقیاس اف
x scale مقیاس طولی عکس
scale درجه
scale up افزایش
scale up افزایش به نسبت ثابت
scale خطکش
scale value ارزش مقیاسی
scale down کاهش مقیاس
scale حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale قطعه
m f scale مقیاس نرینگی- مادینگی
scale کمتریا افزایش نسبت
scale up افزایش مقیاس
scale مشابه 8865
scale نرخ دو مقدار
scale کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale ن
scale فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale دسته بندی
scale مقیاس گذاشتن
scale مقیاس کردن
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale مقیاس نقشه
z scale مقیاس " زی "
y scale در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale قپان
scale درجه بندی
x scale در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
nominal scale مقیاس
ration scale مقیاس نسبتی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
needle scale حرکت تعادلی روی یک پا
reasonable scale مخارج متعارفه
nominal scale مقیاس اسمی
scale armor زره پولک دار
return to scale بازده نسبت به مقیاس
percentile scale مقیاس صدکی
plotting scale خط کش مسافت یاب
point scale مقیاس امتیازی
plotting scale خط کش مختصات
precision scale مقیاس دقیق
product scale مقیاس فراورده
ordinal scale مقیاس ترتیبی
plateform scale قپان سکوب دار
psychological scale مقیاس روانی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
rating scale مقیاس درجه بندی
numerical scale مقیاس شماره بندی شده
photographic scale مقیاس عکاسی
range scale طبله مسافت
numerical scale مقیاس عددی
scale board تخته نازک
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
depth scale مقیاسعمیق
cine scale صفحهنشانگر
Celsius scale درجهیسیلیوس
belly scale شکمصاف
aperture scale دهانهمقیاسدرجه
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale درجهی ریشتر
Richter Scale میزان ریشتر
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale مقیاس تغییر سمت
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
transverse scale مقیاس عرضی
distance scale مقیاسمسافت
graduated scale ترازویدرجهدار
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
At the rate of . On a scale of . به میزان
vernier scale قالبنمایش
transfer scale پایهانتقال
tempo scale میزانتمپو
scale leaf برگقطعهای
letter scale مقیاسنامهها
kitchen scale ترازویآشپزخانه
height scale پایهارتفاع
tonal scale مقیاس صوتی
to turn the scale قطعی بودن
latitude scale مقیاسجغرافیایی
scale of weights جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project وسعت طرح
scale of project اندازه طرح
scale of production مقیاس تولید
scale of preferences مقیاس برتریها
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale of balance کپه
scale factor ضریب مقیاس
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor ضریب اندازه
scale factor پیمایش
sight scale طبله نشانه روی
sight scale مقیاس نشانه روی
to turn the scale قاطع بودن
to sink in the scale در مقام تنزل کردن
to sink in the scale پایین رفتن
to scale awall بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
temperature scale مقیاس دما
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale مقیاس نه بخشی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale مقیاس طیفی
site scale دستگاه تراز توپ
site scale طبله تراز
scale factor مقیاس گذاری
micrometer scale طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
large-scale نسبتا زیاد بمعیار وسیع
deflection scale طبله مقیاس سمت
deflection scale مقیاس سمتی
cumulative scale مقیاس تراکمی
coordinate scale گونیا
coordinate scale گونیای مختصات
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion scale مقیاس خطی
clerk of the scale متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale مقیاس نیم پردهای
centigrade scale مقیاس سانتی گراد
binary scale مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
beaufort scale سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
deflection scale طبله سمت
derived scale مقیاس اشتقاقی
full scale تمام عیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com