Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 69 (5 milliseconds)
English	Persian
artificial aids	وسایل کمکی
Other Matches
first aids	کمکهای اولیه
first aids	کمکهای نخستین
AIDS	بیماری سیدا
AIDS	بیماری ایدز
AIDS	سندرم نقص ایمنی اکتسابی
debug aids	ابزاراشکال زدایی
debugging aids	وسائل اشکال زدایی
design aids	وسائل طراحی
debug aids	ادوات اشکال زدایی
documentation aids	وسائل سندسازی
audiovisual aids	ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
aids to navigation	کمکهای ناوبری
debugging aids	ادوات اشکال زدایی
landing aids	وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
visual aids	دیدافزار
visual aids	کمکهای بصری
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
Band-Aids	نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
programming aids	کمک برنامه نویسی
programming aids	ادوات برنامه نویسی
penetration aids	وسایل تولید رخنه در صفوف دشمن
penetration aids	وسایل تولید نفوذ
navigational aids	وسایل کمک ناوبری
visual aids	ابزارهای کمکی دیداری
aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
aids to trade	بیمه
hearing aids	سمعک
aids to trade	حمل و نقل و تبلیغات
aids to navigation	وسایل کمک ناوبری
graphical training aids	چارت
graphical training aids	چارت اموزشی
artificial	بدلی
artificial	مصنوعی
artificial	ساختگی
artificial fly	پرندهمصنوعی
artificial intelligence	هوش مصنوعی
artificial intelligence	هوش ماشینی
artificial respiration	تنفس مصنوعی resuscitation : syn
artificial respiration	تنفس مصنوعی
artificial intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial satellite	قمر مصنوعی
artificial intelligence	هوش ساختگی
artificial persons	اشخاص حقوقی
artificial light	نور مصنوعی
artificial horizon	افق مجازی
artificial language	زبان مصنوعی
artificial lake	دریاچه مصنوعی
artificial horizon	یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
artificial horizon	افق مصنوعی
artificial ground	زمین مصنوعی
artificial suporters	وسایل محافظتی
artificial daylight	سپیده دم مصنوعی
artificial daylight	فلق فاهری
artificial climbing	صعود مصنوعی
artificial antenna	انتن کمکی
artificial lighting	روشنائی مصنوعی
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
artificial stone	سنگ مصنوعی
artificial silk	ابریشم مصنوعی
artificial satellite	2 satellite : syn
artificial satellite	ماهواره
artificial route	مسیر مصنوعی
artificial recharge	تغذیه مصنوعی
artificial aging	افزایش استحکام الومینیوم
artificial stone	سنگ ساختمانی
artificial expended clay	رس منبسط شده مصنوعی
artificial delay line	خط تاخیر
to place [put] somebody in an artificial coma	کسی را بیهوش کردن [پزشکی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com