English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
assembly listing صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
Other Matches
listing سجاف
listing لیست گیری
listing صورت
listing سیاهه
listing خط وط برنامه چاپ شده یا نمایش داده شده به صورت مرتب
listing کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing کپی چاپ شده از خط وط برنامه
listing چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
listing سیاهه برداری
listing خیش کنی
listing فهرست نویسی
listing اسم نویسی
source listing لیست منبع
source listing لیست برداری منبع
selective listing سیاهه برداری گزیده
short-listing فهرست کوتاه
program listing لیست برنامه
program listing سیاهه برنامه
output listing سیاهه خروجی
excess listing لیست اقلام مازاد
excess listing لیست وسایل انفرادی مازاد
assembly اسمبلی گردهمایی
assembly نصب ساخت
assembly محفل
assembly تولید
assembly مونتاژ
assembly گردایش
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly محل بسیج افراد احتیاط
assembly همگذاری
assembly مجمع
assembly اجتماع انجمن
assembly مجلس
assembly گروه
assembly هیئت قانون گذاری
assembly شیپور جمع
assembly تجمع
assembly شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly نقطه الحاق هوایی
assembly مجمع نشست
general assembly مجلس عوام
general assembly مجمع عمومی
guard assembly محفظه
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
house of assembly مجلس درجه دوم قانون گذاری
legislative assembly مجلس قانونگذاری
instruction for assembly مقررات نصب
house of assembly مجلس ایالتی
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
final assembly نصب نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
spout assembly سرشیرآب
tail assembly قسمتهایدم
duplexing assembly دستگاه دو راهه
critical assembly ترتیب بحرانی
consultative assembly مجلس شورا
legislative assembly مجلس شورای ملی
legislative assembly هیات مقننه
needle assembly مجمعسوزنی
unit assembly یک قطعه مجزا
unit assembly یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unlawful assembly مجمع غیر قانونی
unlawful assembly در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
ball assembly توپمجمع
ready for assembly اماده جهت نصب
bridge assembly برآمدگیسیمها
pre assembly نصب اولیه
paragraph assembly جمع اوری پاراگراف
bridle assembly کنترلوزنه
national assembly مجلس ملی
major assembly قسمت عمده دستگاه
major assembly قطعه عمده
riotous assembly اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly area گمگاه
assembly area منطقه تجمع
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
assembly language زبان همگذاری
assembly line تیمار خط
assembly language زبان اسمبلی
assembly lines خط تولید
assembly line خط مونتاژ
assembly line خط کلی
assembly line خط تولید
assembly lines تیمار خط
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines خط مونتاژ
assembly lines خط کلی
cable assembly کابل
assembly tools ابزار مونتاژ
assembly shop کارگاه مونتاژ
assembly program برنامه اسمبلی
cell assembly مجتمع یاختهای
assembly program assembler
assembly program برنامه همگذاری
consmtituent assembly مجلس موسسان
assembly order دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly order دستور مونتاژ وسایل
constituent assembly مجلس موسسان
assembly bench میز مونتاژ
assembly list سیاهه همگذاری
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
interchangeable end assembly مجمعانتهاییمتحرک
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
membership of legislative assembly عضویت مجلس مقننه
national consulative assembly مجلس شورای ملی
legislative body or assembly هیئت مققنه
object assembly test ازمون الحاق قطعات
basic unit assembly group گروه ساختمانی
assembly order control number شماره کنترل دستور کارتعمیر
assembly order control number شماره کنترل تعمیراتی
breechblock operating lever assembly سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com