Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English
Persian
at the expense of recovery
در هزینه های بازیابی
Other Matches
expense
فدیه
at the expense of
بخرج
at the expense of
بهزینه
at someone expense
به هزینه
at someone expense
به خرج
expense
مصرف
expense
خرج
expense
هزینه
expense
برامد
elements of expense
عوامل تولید هزینه
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
capitalized expense
در ضمن اصل دارایی نیز منظور میشود
capitalized expense
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
average expense
هزینه متوسط
transportation expense
خرج سفر
all-expense tour
مسافرت بسته بندی
to go to
[great]
expense
<idiom>
خود را به خرج
[زیاد]
انداختن
[اصطلاح روزمره]
elements of expense
عوامل هزینهای
free of expense
مجانی
free of expense
بیخرج
travelling expense
هزینه سفر
to make an expense
کردن
You need spare no expense .
نگران خرج ( مخارج ) آن نباش
to make an expense
خرج
all-expense tour
گشت بسته ای
to blow the expense
بی پرواخرج کردن
light expense
هزینه کم
light expense
خرج کم
to indemnify any one's expense
هزینه کسیرا جبران کردن
expense accounts
صورت هزینه حساب خرج
expense accounts
حساب مخارج
expense accounts
حساب هزینه
expense account
حساب هزینه
expense account
صورت هزینه حساب خرج
expense account
حساب مخارج
to live at the expense of society
روی دوش جامعه زندگی
to live at the expense of society
بار دیگران شدن
We had our lunch at companys expense .
بخرج شرکت نهار خوردیم
recovery
استرداد
recovery
برگشت به حالت اولیه
recovery
بهبودی بازیافت
recovery
برگشت
recovery
بهبود
recovery
رونق
recovery
ترمیم
recovery
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery
بهوش امدن
recovery
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery
تحصیل چیزی
recovery
بخودایی
recovery
وصول جبران
recovery
حصول
recovery
بازگشت
recovery
استحصال
recovery
جبران
recovery
اصلاحیه
recovery
استرداد جبران
recovery
وصول
recovery
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery
زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery
سلامتی
recovery
بازیابی
recovery
بازیافت
recovery
مشابه 8398
recovery
برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery
فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
sent document recovery
استردادمدارکفرستادهشده
spontaneous recovery
بهبود خود به خودی
recovery upturn
بهبود
recovery procedures
روشهای اخراجات
recovery time
زمان بهبود
recovery time
مدت توانیابی
recovery routine
روال ترمیمی
recovery procedures
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
medical recovery
تخلیه پزشکی
medical recovery
اخراجات پزشکی
gas recovery
بازیابی بنزین
file recovery
ترمیم فایل
file recovery
بازیافت فایل
error recovery
ترمیم خطا
by product recovery
بازده محصولات فرعی
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
nickel recovery
بازیابی نیکل
quick recovery
رونق سریع
recovery procedures
روشهای بازیابی
recovery procedure
رویه ترمیمی
recovery phase
مرحله رونق
recovery phase
مرحله شکوفائی
recovery airfield
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
recovery party
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
quick recovery
بهبود سریع
acid recovery plant
کارگاه بازیابی اسید
automatic recovery program
برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
capital recovery factor
ضریب برگشت سرمایه
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
error recovery procedures
رویههای ترمیم خطا
sulfur recovery unit
واحد بازیابی گوگرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com