English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
Other Matches
director فرنشین
director سرپرست
director هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
director سرپرست تیم بولینگ
director مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director هدایت کننده اتش
director مدیر
director رئیس
director اداره کننده
director کارگردان
director هدایت کننده
director عضو هیئت مدیره
director سوی دهنده
director هادی
director برج هدایت تیر
director's chair صندلیمدیر
You sure have a nerve to ask become a director. آخر تورا چه ره ریاست
managing director مدیر عامل
director generals مدیر کل
director generals رئیس کل
director general مدیر کل
director general رئیس کل
stage director مدیر نمایش
salaried director مدیر موفف
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
director sight دوربین هادی
gun director برج کنترل توپ
macromind director ماکرومایند دایرکتور
meta director هدایت کننده به موقعیت متا
ballistic director هدایت کننده بالیستیکی
ortho director هدایت کننده به موقعیت ارتو
para director هدایت کننده به موقعیت پارا
director sight زاویه یاب مخصوص هدایت تیر
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
Director of Public Prosecutions مسئولپیگردپلیس
ortho para director هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
computer center director مدیر مرکز کامپیوتر
report tothe director خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock. او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
attack اصابت یا نزول ناخوشی
attack با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack تاخت
attack مبادرت کردن به تاخت کردن
attack تکش
attack حمله کردن بر
attack حمله کردن
attack تک کردن
attack حمله
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack تاخت و تاز یورش
attack تعدی
attack اعتداء
attack مبادرت کردن به
attack [on] حمله کردن [بر]
attack تک
attack افند
line of attack سینه شمشیرباز
momentum of attack دور حمله
spoiling attack تک ایذایی
moller attack حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
main attack تک اصلی
main attack تلاش اصلی نیروها
main attack حمله اصلی
marshall attack حمله مارشال در روی لوپس
mating attack حمله ماتی
minority attack حمله مینوریته
minority attack حمله اقلیت پیادهای شطرنج
line of attack هدف
launch an attack اجرای حمله شروع تک
four powns attack حمله چهار پیاده
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
electrophilic attack حمله الکترون دوستی
echelon of attack موج حمله
echelon of attack رده حمله
dutch attack دفاع برد
dutch attack حمله هلندی
durkin attack حمله دیورکین
frontal attack حمله جبههای
holding attack تک تثبیت کننده
frontal attack تک جبههای
launch an attack شروع حمله
launch an attack حمله کردن
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
internal attack تک داخلی یا تک از داخل
holding attack تک بازدارنده
holding attack تک متوقف کننده
double attack حمله دویل
momentum of attack شدت حمله
nimzovitch attack حمله نیمزوویچ
surprise attack تک غافلگیری تک غافلگیرانه
to resist an attack در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
to resist an attack حملهای رادفع کردن
torre attack حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
heart attack حملهی قلبی
attack line خطاصابت
attack on humans آسیببشری
attack on nature آسیبمحیطزیست
goal attack گلزن
wing attack حملهگوشه
To attack someone from the back. از پشت به کسی حمله کردن
She had a heart attack . قلبش گرفت ( حمله قلبی )
suicide attack قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide attack حمله با خودکشی
surprise attack تک ناگهانی
stern attack تک نزولی ازسمت عقب
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
nimzovitch attack گشایش لارسن
open to attack در معرض حمله
phased attack تک مرحله به مرحله
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pillsbury attack حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
preemptive attack تک پیشگیری
preemptive attack تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack شمشیرباز اماده حمله
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
yogoslav attack حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack حمله ساده
sozin attack حمله سوزین در دفاع سیسیلی
spoiling attack تک ممانعتی
spray attack پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
a racist attack حمله ای با غرض نژاد پرستی
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack origine محل اغازتک
attack origine محل یا منبع تک
attack on the blade حمله شمشیرباز به تیغه
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
attack helicopter هلیکوپتر تک
attack helicopter هلیکوپتر تک ور
attack heading جهت تک
attack heading سمت تک
attack origine کشور اغازکننده تک
attack pattern الگوی تک
attack speed سرعت تک
attack size استعداد وسایل درگیر در تک
attack size اندازه تک
attack position موضع تک
attack plotter ردنگار هدف
attack plotter وسیله ردنگار
attack plane هواپیمای تک
attack pattern ارایش تک
attack group گروه تک به ساحل
attack group گروه تک
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
air attack حمله هوایی
air attack تک هوایی
accidental attack تک تصادفی
absence attack حمله غیاب
counter-attack پاتک
counter-attack حمله متقابله
anderssen attack حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
angle of attack زاویه تک
attack carrier ناو هواپیمابر افندی
counter attack حمله متقابله
attack block دفاع روی تور والیبال
attack assessment ارزیابی تک
attack assessment ارزیابی نتایج تک
attack altitude ارتفاع تک
anxiety attack حمله اضطراب
angle of attack زاویه حمل
counter attack پاتک
attack timing زمان بندی تک
cloud attack تک شیمیایی با مواد سمی
cut off attack تک برشی
cut off attack تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
cloud attack تک با ابر شیمیایی
direction of attack سمت تک
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coordinated attack تک هم اهنگ شده
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
cut off attack تک قطع کننده مسیر
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
creeping attack تک مرحله به مرحله
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
close attack سه مهاجم
deliberate attack تک با فرصت
attack transport ناو ترابری نیروی تک
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack zone منطقه حمله
diversionary attack تک منحرف کننده توجه دشمن
diversionary attack تک انحرافی
discovered attack حمله برخاست
casualty attack تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
backside attack حمله از پشت
banzai attack حمله بی پروا
night attack شبیخون
creeping attack تک خیزبه خیز
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
direction of attack سمت حمله
critical angle of attack زاویه حمله
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
attack cargo ship ناو باربری تهاجمی
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
deep creep attack تک ناگهانی با بمب زیرابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com