Dictiornary-Farsi | attention seeking | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 78 (5 milliseconds)

English	Persian
attention seeking	توجه طلب


Other Matches

seeking	پوییدن
seeking	جستجو کردن
seeking	جوییدن طلبیدن
seeking	طلب کردن پیگردی کردن
seeking	گشتن
seeking	جستجو
seeking	زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeking	جستجو برای یافتن
seeking help	استعانت
self-seeking	خودسخنگو
what is he seeking?	چه میخواهد
what is he seeking?	چه میجوید
what is he seeking?	درپی چیست
pleasure seeking	کیفی
logic seeking	چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking	انتهای خط وط
logic seeking	دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
pleasure seeking	خوش گذران
pleasure seeking	راخت طلب عیاش
seeking advice	matter religious or alegal on
seeking advice	استفتاء
They are openly seeking his being sacked.	آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
person seeking [political] asylum	درخواست کننده پناهندگی [سیاسی]
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
attention	به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
to a the attention of someone	خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention	خبردار
attention	کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention	سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention	شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention	موافبت
attention	برسد به دست
attention	دقت
attention	خاطر حواس
attention	حالت خبردار
attention	فرمان خبردار
attention	رسیدگی
attention	ادب و نزاکت
attention	اخطارجهت اطلاع به
attention	توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention	حاضرباش
attention	توجه
attention getting	توجه طلب
span of attention	فراخنای توجه
to pay attention to something [someone]	به چیزی [کسی ] توجه کردن
To stand to attention.	خبر دار ایستادن
attention key	کلید رسیدگی
attention span	فراخنای توجه
pay attention <idiom>	توجه کردن
attention key	کلید جلب توجه
attention to orders	توجه کنید
selective attention	دقت انتخابی
attention to orders	توجه
attention code	حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
it askes for attention	توجه لازم دارد
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
attention deficit	کاستی توجه
field of attention	میدان توجه
receive attention	مورد توجه واقع شدن
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
attention to port	احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
meticulous attention	دقت و توجه زیاد
it askes for attention	دقت می خواهد
To bring something to someones attention .	چیزی را ازنظر کسی گذراندن
program attention key	کلید جلب توجه برنامه
to listen with rapt attention	با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
The noise distracts my attention .	سروصد ا حواسم را پرت می کند
He holds the attention of his audience.	شنوندگانش را جذب می کند
To stand at attention(ease).	بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
program attention key	کلیددستیابی برنامه
To bring something to someones notice ( attention ) .	چیزی را بنظر کسی رساندن
To amuse someone . To engage someones attention.	سر کسی را گرم کردن
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something .	از چیزی غافل شدن
She didnt pay the slightes attention .	بقال سه کیلو کم داده است
To amuse someone . to engage someones attention .	سر کسی را گرم کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .

attention seeking

توجه طلب