English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English Persian
attested copy رو نوشت مصدق
Other Matches
attested شهادت دادن
attested گواهی دادن
attested سوگند یاد کردن
attested تصدیق امضاء کردن
attested سوگند دادن تصدیق کردن
copy دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
to copy در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
copy کپی برداری
copy کپی
copy بدل سازی کردن
copy کپیه
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy نگهبان مخابراتی
copy کپیه کردن رونویسی کردن
copy نسخه برداری
copy نسخه
copy جلد
copy رونوشت
copy سواد
copy نمونه
copy نمونه ساختن
copy استنساخ کردن
copy رونویس کردن
copy quantity مقدارکپی
true copy رونوشت مطابق با اصل
tape copy پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy پیام نوار شده
straightforward copy کپیه عین اصل
soft copy نسخه غیر چاپی
soft copy نسخه غیر ملموس
presentation copy نسخه قدیمی
office copy رونوشت مصدق
make a copy of رونوشت برداشتن
make a copy of سواد برداشت
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
hard copy نسخه چاپی
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
She is a bit too copy . خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
cheap copy بدل قلابی
pirate copy نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirate copy نسخه سرقت شده
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
certified copy رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy نسخه بررسی شده
The painting is only a copy. این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
carbon copy رونوشت کاربنی
copy holder گیره کاغذ
copy fitting مطابقت کپی
copy editing ویرایش کپی
copy book دفتر کپیه
cetified copy سواد مصدق
cetified copy رونوشت مصدق
certified copy رونوشت مصدق
certified copy سواد مصدق
fair copy نسخه درست
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy نسخه پشتیبان
authorization to copy اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
abdominos'copy شکم بینی
carbon copy کپی نسخه غیراصل
carbon copy رونوشت
carbon copy ورق کاربن
copy machining الگوتراشی
copy milling الگوتراشی
dead copy اخبارچیده شده
dead copy اخبارکهنه
exact copy رونوشت عین
copy protection حفافت دربرابر کپی
copy protection محافظت از کپی
copy protection جلوگیری از اعمال کپی
copy protect یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protect یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy plot تکثیر از روی نسخه اصلی
foul copy چرک نویس
foul copy مسوده
fair or clean copy پاکنویس
live copy paste کپی الصاق مستقیم
press copy book دفتر کپیه
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
rough or foul copy چرک نویس
copy letter book دفتر کپیه
copy output mode روکشخروجیکپی
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
camera ready copy کپی اماده تکثیر
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
He's a carbon copy of his father. کپی پدرش است.
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com