English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
audit office دفتر حسابرسی
audit office اداره حسابرسی
Other Matches
audit رسیدگی
audit یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
audit بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audit ممیزی دفاترمحاسباتی
audit حسابرسی کردن بازبینی کردن
audit بازرسی
audit ممیزی کردن
audit رسیدگی کردن
audit بازرسی رسیدگی
audit بازبینی
audit حسابرسی
audit ممیزی رسیدگی کردن
audit trail رد ممیزی
audit departmant اداره ممیزی
audit departmant اداره حسابرسی
marketing audit کنترل داخلی
marketing audit ارزیابی سیاستهای فروش
audit trail اثر رسیدگی
audit trail ردممیزی
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
stock audit حسابرسی موجودی
audit trail پیگیری
location audit تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
office کامپیوتر کوچک
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office مناسب برای استفاده در شرکت
in office در دفتر
office محل کار اداره
Near our office . نزدیک اداره ما
little office نماز مخصوص حضرت مریم
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
office وفیفه
office منصب
office دفتر
office دفتر کار
office خدمت
office کار وفیفه
office اشتغال
office مسئولیت احرازمقام
office مقام
office شغل
office اداره
office اطاق دفتر
office اطاق
office شغل عمومی
office محل کار
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
removal from office عزل
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
office copy رونوشت مصدق
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
office computer کامپیوتر اداری
subhome office شعبه دفتر اصلی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
tenure of office تصدی
ticket office محل فروش بلیت
paperless office اداره بی کاغذ
office building ساختمان اداری
tenure of office زمامداری
the foreign office وزارت خارجه
record office اداره بایگانی کل
purchasing office دفتر خرید
purchasing office قسمت خرید
office of records دفتر بایگانی
office of records بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office manager رئیس اداره
office of the future ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office hours ساعات کار
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office work کار اداری
patent office اداره ثبت اختراعات
period of office دوره تصدی
police office کلانتری
office hours ساعات اداری
police office پاسگاه پلیس
printing office چاپخانه
office manager رئیس دفتر
ticket office باجه
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office دفتر اطلاعات
ticket office باجه فروش بلیت
government office اداره دولتی
the relevant office اداره مسیول
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
office chair صندلی اداری
office chair مبل اداری
out of [outside] office hours خارج از ساعات اداری
booking office باجه رزرو بلیت
ticket office باجه بلیت فروشی
booking office باجه فروش بلیت
office-holder صاحب منصب دولت
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب مقام
office-holder دیوان سالار
office-holder دیوان گر
office-holders صاحب منصب دولت
office-holders کارمند دولت
office-holders صاحب مقام
office-holders دیوان سالار
office-holders دیوان گر
office tower برجکارهایاداری
booking office گیشهفروشبلیط
placement office موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
Outside office hours. خارج از وقت اداری
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
registry office اداره ثبت
central office مرکز تلفن
central office تلکس و تلگراف
war office وزارت جنگ
drawing office دفتر نقشه کشی
drawing office دفتر طراحی
during his tenure of office درمدت تصدی او
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office دفتر انتهایی
end office شعبه جز
engineering office دفتر مهندسی
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office مرکز تلفن خودکار
finance office اداره دارایی
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office مساعی جمیله
governor's office فرمانداری
central office دفتر مرکزی
census office اداره امار و ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
register office اداره ثبت احوال
Foreign Office وزارت امور خارجه
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office وزارت کشور
Home Office وزارت داخله
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office باجه بلیط فروشی
post office پستخانه
post office اداره مرکزی پست
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
automated office دفتر خودکار
branch office شعبه
branch office دفتر شعبه
cash office دایره صندوق
cash office صندوق
head office اداره مرکزی
head office دفتر مرکزی
inquiry office اداره خبر گیری
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
office boy پیشخدمت
main office مرکز اصلی
office attorney وکیل دفتر
lawyer's office دفتر وکالت
investiture with an office اعطای منصب
notary office محضر
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
jack in office رسیده است
lawyer's office دارالوکاله
land office اداره املاک وثبت اراضی
labour office اداره کارگزینی
investiture with an office برگماری بکار
office boy فراش
holy office جامعه راهبان ومومنین
office bearer بعدا پرسیده شود
india office وزارت هند
india office اداره امورهندوستان
job office دفتر کارگاه
inquiry office دفتر اطلاعات
intelligence office دفتر راهنمایی
intelligence office دفتر اطلاعات
intermediate office مرکز میانی
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
natary public's office محضر
army post office پستخانه نیروی زمینی
Currency exchange office صرافی
administrative contracting office دفتراداری
office information system سیستم اطلاعات اداری
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
office swivel chair صندلی گردان اداری
notary public's office دفتر اسناد رسمی
notary public office اسنادرسمی
notary public office دفتر
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
civil status office دفتر سجل و احوال
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
public prosecutor's office دادسرا
office of the public prosecutor دادسرا
head office of company مرکز اصلی شرکت
telephone central office مرکز تلفن خودکار
to marry at a registry office در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
central telegraph office مرکز تلگراف اصلی
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com