Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 38 (4 milliseconds)
English	Persian
authorised clerk	واسطه مجاز
authorised clerk	کارمندصلاحیت دار
Other Matches
authorised	مجاز
authorised	مختار
clerk	دفتردار کارمند
clerk	دبیر
clerk	منشی
clerk	دفتردار
clerk	کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk	متصدی
clerk of the course	منشی گروه داوران
authorised [British] <adj.> <past-p.>	به تایید رسیده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	پذیرفته شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	اجازه داده شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	قبول شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	تصویب شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	تایید شده
clerk of the works	استادکار
tally clerk	بارشمار
clerk of the works	سرکارساختمانی
clerk of the scale	متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
clerk of the court	کاتب
booking clerk	بلیط فروش
articled clerk	کاراموز
file clerk	مامور بایگانی
file clerk	بایگان
lay clerk	سرود خوان کلیسا
data clerk	فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
filing clerk	دفتردار-بایگان
sales clerk	فروشنده
town clerk	کارمند شهرداری یافرمانداری
stock clerk	انباردار
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
parish clerk	کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
army postal clerk	متصدی پست ارتشی
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .	کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com