English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
English Persian
authorization to copy اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
Other Matches
authorization اجازه
authorization اختیار
authorization واگذار کردن
authorization اختیاردادن اجازه دادن
authorization تنقیذ
authorization کدی که برای دستیابی به کامپیوتر را فقط به کاربران خاص محدود میکند
authorization اجازه یا توانایی انجام کاری
authorization مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
authorization تجویز
personnel authorization جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization سطح پرسنلی مجاز
copy تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy کپی برداری
to copy در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
copy دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy بدل سازی کردن
copy کپیه
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy نگهبان مخابراتی
copy کپیه کردن رونویسی کردن
copy نسخه برداری
copy نسخه
copy رونوشت
copy جلد
copy سواد
copy رونویس کردن
copy کپی
copy نمونه
copy استنساخ کردن
copy نمونه ساختن
straightforward copy کپیه عین اصل
tape copy پیام نوار شده
tape copy پیام ضبط شده روی نوارضبط
make a copy of سواد برداشت
true copy رونوشت مطابق با اصل
copy quantity مقدارکپی
soft copy نسخه غیر چاپی
soft copy نسخه غیر ملموس
presentation copy نسخه قدیمی
make a copy of رونوشت برداشتن
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
office copy رونوشت مصدق
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
She is a bit too copy . خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
pirate copy نسخه سرقت شده
pirate copy نسخه غیر قانونی چاپ شده
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
certified copy رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy نسخه بررسی شده
The painting is only a copy. این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
cheap copy بدل قلابی
carbon copy رونوشت کاربنی
foul copy مسوده
copy holder گیره کاغذ
copy fitting مطابقت کپی
copy editing ویرایش کپی
copy book دفتر کپیه
cetified copy سواد مصدق
certified copy رونوشت مصدق
certified copy سواد مصدق
fair copy نسخه درست
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy نسخه پشتیبان
attested copy رو نوشت مصدق
abdominos'copy شکم بینی
carbon copy کپی نسخه غیراصل
carbon copy رونوشت
carbon copy ورق کاربن
copy machining الگوتراشی
copy milling الگوتراشی
cetified copy رونوشت مصدق
foul copy چرک نویس
copy protection حفافت دربرابر کپی
dead copy اخبارکهنه
copy protection محافظت از کپی
dead copy اخبارچیده شده
copy protection جلوگیری از اعمال کپی
copy protect یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protect یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy plot تکثیر از روی نسخه اصلی
hard copy نسخه چاپی
exact copy رونوشت عین
fair or clean copy پاکنویس
copy letter book دفتر کپیه
live copy paste کپی الصاق مستقیم
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
press copy book دفتر کپیه
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
copy output mode روکشخروجیکپی
rough or foul copy چرک نویس
camera ready copy کپی اماده تکثیر
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
He's a carbon copy of his father. کپی پدرش است.
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com